قبل از ملاقات با لینچ، تنها موفقیت دل ریو در هلند بود. اما آواز غم انگیز او در Mulholland Drive همه چیز را تغییر داد. او از مرگ پسرش، بی خانمانی و غلبه بر موانع زندگی می گوید
ربکا دل ریو اعتراف می کند: «من به نوعی یک ایمو هستم – من عاشق موریسی هستم. این تعجبی ندارد، با توجه به روشی که بیشتر ما به او معرفی شدیم. در مولهالند درایو دیوید لینچ، او نقش خواننده غمگین La Llorona de Los Angeles را بازی می‌کند که در صحنه‌ای محوری با بازخوانی تحسین‌برانگیز به زبان اسپانیایی تصنیف روی اوربیسون به نام Crying ظاهر می‌شود. صرف نظر از نظریه شخصی شما در مورد Mulholland Drive – آیا طرح یک نوار موبیوس بدون آغاز یا پایان است؟ – صحنه در Club Silencio نقطه اصلی فیلم است. دل ریو به نظر می‌رسد که دارد زنده می‌خواند، اما صدای او حتی پس از افتادن روی زمین همچنان ادامه دارد: استعاره‌ای از فریبکاری هالیوود و بی‌تفاوتی آن به رنج.
دل ریو در زندگی خود با ناامیدی حرفه ای، بی خانمانی و درد از دست دادن فرزند مواجه شده است. او می‌گوید: «صدای من این غم را به وجود می‌آورد، زیرا من مقدار زیادی از آن غم را در درون دارم. در کنار جولی کروز فقید، دل ریو موزه اصلی موسیقی لینچ است، اما رابطه او با Crying مدت‌ها قبل از رابطه هنری او با کارگردان است.
دل ریو 54 ساله و دارای میراث مکزیکی، ایتالیایی و سفاردی است. او در سن دیگو بزرگ شد. در اوایل دهه 90، او یک خواننده کانتری بود و گریه بخشی از کارنامه او بود. او می‌گوید: «من آن را یک کاپلا می‌خوانم، زیرا اغلب اوقات، گروه با برخی از تغییرات آکورد کار سختی می‌گذراند. سپس، در سال 1995، سلنا خواننده پاپ لاتین توسط رئیس باشگاه هواداران سابق خود کشته شد . دل ریو ویران شده بود، بنابراین یکی از دوستانش به او پیشنهاد کرد که «گریه» را به اسپانیایی بخواند. او خواننده و ترانه سرا تانیا سانز را برای ارائه ترجمه استخدام کرد و این ترجمه به Llorando تبدیل شد، نسخه ای در Mulholland Drive.
دل ریو قبل از اینکه با لینچ کار کند، تنها در هلند موفقیت کسب کرده بود – با عنوان اولین آلبومش، فرشته هیچکس، که در سال 1994 به رتبه دوم رسید. . او با لینچ در خانه اش قهوه خورد. او از او پرسید که آیا او می‌خواهد وارد غرفه ضبط او شود، جایی که او می‌بالید که یک میکروفون لوله‌ای Telefunken کمیاب دارد. کل جلسه کمتر از نیم ساعت طول کشید. او می‌گوید: «من کاملاً بی‌اطلاع بودم که او در حال ضبط است.
هنگام فیلمبرداری صحنه در کلاب تخیلی سیلنسیو، لینچ از ضبط جلسه بداهه ای که آنها در خانه اش انجام داده بودند استفاده کرد، اما دل ریو همچنین با خاموش کردن میکروفون به طور زنده آواز خواند تا تلاش های غم انگیز آواز خود را بهتر منتقل کند. این صحنه می‌توانست در یک برداشت فیلم‌برداری شود، اما در لحظه غش کردن که آهنگ آواز پخش می‌شود، او ناخواسته لباس زیر خود را آشکار کرد.
دل ریو به یاد می آورد: "دیوید گفت: "حالا می خواهم یک بار دیگر این کار را انجام دهی – سعی کن کمی پاهایت را ببندی." بنابراین دوباره این کار را انجام دادم و این بار آنقدرها هم طبیعی نبود. او از من خواست که دوباره این کار را انجام دهم. و دوباره." او دیگر نمی تواند به خاطر بیاورد که چند بار این کار را انجام داده است، اما کبودی شدید روی ران خود را به یاد می آورد. "و بعد از همه اینها، او اولین برداشت را به کار برد."
درست مانند فیلم های لینچ، غم دلریو برای ترانه سرایی او ناشی از رویاهای شکسته، غم و نزاع در شهرهای مرتبط با رویای آمریکایی است. آهنگ 2011 او بتی بلو ادای احترامی به الیزابت شورت، AKA the Black Dahlia است. دل ریو می‌گوید: «او فقط می‌خواست یک ستاره مشهور باشد و در نهایت بدنام‌ترین قربانی قتل در لس‌آنجلس شد، و او بسیار زیبا بود. "من فقط برای او چنین اندوهی را احساس کردم."
شهر دیگری که او با رویاهای شکسته مرتبط می کند، نشویل است، الهام بخش آهنگ او بدون ستاره، بر اساس یکی از شعرهای لینچ (و توسط جان نف تهیه شده است). او آن را در Twin Peaks: The Return با همراهی موبی روی پرده اجرا کرد. در نشویل [در اواسط دهه 1990]، من یک قرارداد رکورد داشتم. سپس مردی با من تصادف کرد و اساساً فرصت مرا ربود و من دیدم که رویای خودم مرده است. به دنبال صدماتی که او پس از عقب انداختن ماشینش در حالی که در یک تقاطع منتظر بود متحمل شد، مجبور شد تحت توانبخشی گسترده قرار گیرد که منجر به لغو یک تور رادیویی شد که قرار بود او را به عنوان یک ستاره کانتری معرفی کند. علاوه بر این، لیبل او، جاینت، در سال 1998 مدیران را تغییر داد و باعث شد آلبوم دوم او – که برای ضبط آن 500000 دلار هزینه داشت – برای مدت نامعلومی کنار گذاشته شود.
دل ریو بر جاز لاتین و سبک‌های دیگر تمرکز کرد، اما ناامیدی از حرفه‌ای او همچنان ادامه داشت. "بنابراین وقتی شعر دیوید را دیدم، به معنای واقعی کلمه برای خودم اندوه بود." این آهنگ در مورد رویای بازگشت به یک مکان شادتر است "جایی که همه چیز شروع شد / در یک شب پر ستاره … این آهنگی است که من برای خودم و برای همه کسانی که در کارم هستند می خوانم که دائماً در حال شلوغی هستند و به آنها احترام نمی گذارند یا پولی دریافت نمی کنند. "او می گوید. من دوستانی دارم که در سرتاسر دنیا قراردادهای رکوردی بزرگی دارند. و هنوز خانه‌ها را اجاره می‌کنند.»
در طول همه‌گیری، دل ریو بار دیگر خود را در نشویل گرفتار یافت ("همه چیز به هم ریخته بود") و در نهایت به لس آنجلس بازگشت. سپس او از یک بیوپسی ناموفق برای یک برچسب پوستی دچار "بهمنی از شرایط" شد که باعث شد او نتواند از پله ها بالا برود و مجبور شد محل اقامت خود را رها کند. او می‌گوید: «من مجبور شدم در یک ون اجاره‌ای در خیابان بخوابم. پس از یک سال، او واجد شرایط دریافت مزایای کالیفرنیا شد و به یک آپارتمان یک خوابه نقل مکان کرد.
سپس متوجه شد که آهنگساز فیلم دنی الفمن می خواهد با او همکاری کند. او در حال جمع آوری یک نسخه لوکس از آلبوم خود Big Mess بود و سعی می کرد بررسی کند که چگونه برخی از آهنگ های آن آلبوم ممکن است توسط هنرمندان دیگر تفسیر شود. الفمن به من می گوید: «من با فهرست کوتاهی از خوانندگانی که تحسینشان می کردم شروع کردم. «آهنگ We Belong به نظر می‌رسید که می‌تواند خود را به صدای زنانه‌ای برساند که از منظر یک آهنگ مشعل به آن نزدیک شود. من کارهای Rebekah را از Mulholland Drive تحسین کردم و فکر کردم که او می تواند در آن عالی باشد. و پس از صحبت با او و درک بهتر تجربه زندگی او، مطمئناً می دانستم که او همان کسی است.
آنها آن را در روز مادر در سال 2021 ضبط کردند، روزی پر از درد برای دل ریو، که پسرش فیلیپ در سال 2009 بر اثر سرطان درگذشت. عکس پسرم را آوردم، آن را روی پایه موزیک گذاشتم و خواندم.» او او را تشویق کرد که آهنگ آغازین "من فکر می کنم تو را می شناسم" را در نسخه پیشنهادی یو ته کونوزکو بخواند: من تو را می شناسم. دل ریو می گوید: «من شروع به ایجاد توده در گلو کردم. "من تازه شروع کردم به گریه کردن." او می‌خواست دوباره آهنگ را امتحان کند، اما برداشت خوب بود. محدود، تقریباً در یک زمزمه، شبیه مرثیه ای به زندگی پر از موانع است.
اکنون، در کنسرت‌های زنده‌اش، او نه با لوراندو یا No Stars، بلکه با آهنگ Hallelujah لئونارد کوهن، آهنگی که پسرش می‌خواست در یادبود او اجرا کند، پایان می‌دهد. کاور دل ریو از آن، از نظر ارائه و تاثیر احساسی، حتی از Crying و No Stars نیز پیشی گرفته است. تماشای اجرای او می تواند احساس کند که در نماز هدایت می شود. او می‌گوید: «من در موسیقی و صدا و احساس گم می‌شوم – احساس می‌کنم در حالت خلسه هستم و همه با هم در یک سواری هستیم. «فکر می‌کنم بخش عبادی آن از آنجا بیرون می‌آید. این به این دلیل است که من چنین ارتباطی را با همه کسانی که با من هستند احساس می کنم.

source

توسط artmisblog