طرفداران او از چارلی بروکر تا جارویس کاکر را در بر می گیرد، اما نویسنده پشت فلت، جین و املاک موتزارت هرگز شهرت پیدا نکرد. او توضیح می دهد که چرا همه اینها تقصیر پرنسس دایانا بود
سازش ناپذیرترین چهره در پاپ بریتانیایی یک سوال فوری دارد: "آیا به سالن استراحت نیاز داری؟" این لورنس است (لطفاً بدون نام خانوادگی)، مغز متفکری که مسئول زیبایی مهیج فلت، راک زیبای جین و کرمهای گوش ارزان قیمت Go-Kart Mozart است که اکنون به Estate Mozart تغییر نام داده است. همانطور که به سمت آپارتمان بلند مرتبه او در شرق لندن می رویم، به او قول می دهم که مثانه ام خالی است. "مطمئنی؟" او در میدلندز خود ادامه می دهد. "آیا میخواهید به کافه بروید؟" هیچکس اجازه نزدیک شدن به توالت او را ندارد. «روز پیش یک کارگر گرد بود و بدون اینکه بخواهد از آن استفاده کرد. وای خدا، "وحشتناک" بود!
لارنس کلاه بیسبال علامت تجاری خود را با گیره پلاستیکی آبی و جامپر آبی آدیداس به سبک وینتیج بر سر دارد. پوست او رنگ پریده و کاغذی است، چشمانش کوچک اما زنده است. او اکنون 60 سال دارد و از کودکی رویای ستاره شدن در پاپ را در سر می پروراند. من در حمام مینشستم و وانمود میکردم که دارم با من مصاحبه میکنم: «پس این که شماره 1 سومت را روی یورتمه سواری داشته باشی چه حسی دارد؟»
تنها یکی از آهنگهای او تا به حال در چارت جدول قرار گرفته است: Denim's It Fell Off the Back of a Lorry ، مستقیماً در شماره 79 در سال 1996. Summer Smash، تک آهنگ هفته رادیو بیبیسی 1، ممکن است در اشعار آن خوب عمل کند («فکر میکنم من می آیم / مستقیماً در شماره 1") اگر انتشار آن در سپتامبر 1997 به دنبال یک تصادف اتومبیل در پاریس لغو نمی شد. همانطور که لارنس اطراف آپارتمان خراب خود را که در حدود 12 سال گذشته تزئین کرده است به من نشان می دهد، پرتره بدی از دایانا، پرنسس ولز را می بینم که در گوشه ای انبار شده است. او با ناراحتی می گوید: «داستان من برای همیشه به داستان او چسبانده شده است.
روی چهارپایه های چوبی در اتاق نشیمن به هم ریخته و کم نور نشسته ایم. در اطراف ما انبوهی از کتابها و وینیلها، انواع و اقسام خوش دستها (غبارگیر پر، ذرهبین) و یک صندلی توگو به رنگ خردلی – یک ولخرجی نادر – هنوز در بستهبندی پلاستیکیاش وجود دارد. پرده های سفید پایین کشیده می شوند. نشتی آنها را مانند تشک کودک زرد رنگ ادرار کرده است. او میگوید: «فکر نمیکنم کسی به اندازه من بدشانسی داشته باشد. "این فقط از یک فاجعه به فاجعه دیگر می رود."
و با این حال لارنس بلگراویا ، مستند 2011 درباره او که اکنون در بلوری منتشر می شود، سرسختانه الهام بخش است. این داستان مردی است که به دنیا آمده است و حاضر نیست رویاهای موفقیت خود را رها کند یا استانداردهای خود را پایین بیاورد تا آنها را به واقعیت تبدیل کند. او می گوید: «شما می بینید که بسیاری از نوازندگان در حال اصلاح گروه های قدیمی خود هستند. "من نمی توانم این کار را انجام دهم. شما باید جلو بروید.» او میداند که ناامید شدن از بتهای شما چیست – «در دهه 1980 وقتی لو رید یک کفال داشت نمیتوانستم از پس آن بر بیایم» – و مصمم است که هرگز میراث خودش را تحقیر نکند، مهم نیست چقدر پول نقد به او پیشنهاد میشود. او میگوید: «من ترجیح میدهم ولگرد باشم تا فلت را اصلاح کنم یا آهنگهای قدیمیام را بنوازم.
بی پولی خود را در دهانش گذاشته است. زمانی فرا رسید که یاد گرفتم با هیچ چیز زندگی کنم. دو پنس در جیبم داشتم و نیمکتی در جاده شاه پیدا می کردم به این امید که کسی کنارم بنشیند تا بتوانم سیگار بخواهم. هیچ کس هرگز این کار را نکرد زیرا من بسیار خشن به نظر می رسیدم.
لورنس بلگراویا به مسائل اعتیاد و مشکلات قانونی اشاره می کند: ما نگاهی اجمالی به بطری های متادون و انبوه نامه های دادگاه می اندازیم. در ابتدای فیلم او را از آپارتمان قبلی اش بیرون می کنند. اما هنوز مطالعهای دوستداشتنی و امیدوارکننده در مورد کسی است که شهرت – که نماد لیموزین، هلیکوپتر و کیت ماس است – هرگز جذابیت خود را از دست نداده است. او میگوید: «مایه شرمساری است که برای من اتفاق نیفتاده است. "من دوست دارم شهرت را برای اندازه امتحان کنم، ببینم چگونه است." چقدر نزدیک شده؟ «دورهای در دهه 1990 بود که میتوانستم تاکسی بگیرم. به همان اندازه خوب بود. یک نردبان شهرت وجود دارد و من نزدیک به پایین هستم. من همیشه بوده ام و این را قبول دارم.»
مستند کمی کمک کرده است. او می گوید: «این یک فیلم مناسب است و من را چند پله بالا برد. "این به من مشروعیت بخشید." او به ندرت خواهان احترام بوده است. چارلی بروکر آهنگ Denim's The New Potatoes را با آوازهای Pinky & Perky به عنوان یکی از دیسکهای Desert Island خود انتخاب کرد. او همچنین شروع به شناسایی در خیابان کرده است – "که نشان می دهد شما دارید به جایی می رسید". اما او کمی غر میزند: «افرادی که به سراغ من میآیند، همه به مطالب من در Spotify گوش میدهند. به آنها می گویم: یک رکورد خونین بخرید! برخی از آنها صفحه گردان ندارند، بنابراین من می گویم: "آن را روی دیوار بگذارید."
داستان بدشانسی او زمانی آغاز شد که فلت نتوانست نظر دی جی جان پیل را جلب کند . او میگوید: «اگر در دهه 1980 یک گروه مستقل بودید، نمیتوانید بدون حمایت پیل به آن برسید. هنگامی که لارنس در اوایل دهه 1990 شرکت Denim را تشکیل داد، به نظر می رسید در موقعیت ایده آلی برای سوار شدن بر موج اولیه بریت پاپ قرار بگیرد. او خاطرنشان می کند: «به جز اینکه من یک خطای فوق العاده مرتکب شدم. "من فکر می کردم موسیقی زنده به پایان رسیده است، بنابراین ما در ابتدا زنده پخش نکردیم." او معتقد بود که اگر طرفداران نتوانند جین را در بدن خود ببینند، به عرفان اضافه می شود. "من می خواستم یک گروه کارتون باشم. اما معلوم شد که شروعی برای رونق زنده بود. Indie ناگهان به جریان اصلی تبدیل شد. من متوجه آمدن آن نشدم.»
اگر امثال Blur سرسخت راهپیمایی لارنس را دزدیدند، این یکی دیگر از لباسهای دیمون آلبارن بود که او را با ایده «گروه کارتونی» به این پست رساند. او می گوید: «وقتی گوریلاز اتفاق افتاد، باورم نمی شد. "من می گفتم، "این چیزی است که می خواستم انجام دهم!"
بلافاصله پس از ناکامی Summer Smash، EMI جین را حذف کرد. ما مجبور شدیم بیهوده به سراغ ساختن رکوردها برویم و از دوستان حمایت کنیم.» Go-Kart Mozart به عنوان یک توقف در نظر گرفته شده بود، اما آهنگ ها، که بسیاری از آنها از نظر موسیقی شاد و از نظر شعر خشن هستند (وقتی افسرده هستید، فقر نسبی، ما خودخواه و تنبل و حریص هستیم)، بیشتر از دو دهه. لورنس میگوید تغییر نام به ملک موتزارت منعکسکننده زمان سختتری است که در آن زندگی میکنیم.
حتی او هنگام بررسی متن ترانه آلبوم جدید موتزارت استیت، پاپ آپ، کر-چینگ و امکانات خرید مدرن، که قرار است در ژانویه منتشر شود، غافلگیر شد. او میگوید: «هر آهنگی چیزی «وحشتناک» دارد. در یکی از آهنگها این جمله وجود دارد: «لندن زبالهدانی پر از زبالههای انسانی است». یکی دیگر به نام I Wanna Murder You است. او می گوید: «من هرگز برای آن پول PRS دریافت نمی کنم. با این حال، بسیار جذاب است. به یک گروه کر دوست داشتنی می شکند.»
همه اینها برای برخی افراد زیاد است. وقتی اولین آلبوم Go-Kart موتزارت منتشر شد، آلن مک گی ، رئیس Creation او از روزهای فلت، با او تماس گرفت. آلن گفت: پس این آهنگ Sailor Boy چیست؟ ژان ژنه به تو بدخواهد؟ من متوجه نشدم، لارنس. من نمی فهمم لعنتی شما چه می کنید!
پل کلی، کارگردان لارنس بلگراویا، فکر می کند که خواننده اکنون در وضعیت سالم تر و خوش بینانه تری نسبت به زمان ساخت فیلم قرار دارد. تولید هشت سال طول کشید، عمدتاً به این دلیل که لارنس ماه ها متوالی ناپدید می شد. کلی میگوید: «اول ناامید میشوم، سپس نگران میشوم. وقتی بالاخره ظاهر شد، طوری رفتار می کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. او آن شخصیت خلع سلاح را دارد، بنابراین شما همیشه او را می بخشید. فکر می کنم او می ترسید که وقتی کارمان تمام شد، هیچ چیز دیگری وجود نداشته باشد. او نمیخواست فیلم را رها کند.»
این روزها، لارنس تعداد زیادی کیک دارد (نشر مجدد فلت، یک پوشه با نسخه محدود از قطعات و قطعات کلکسیونی و یک EP 10 اینچی، همگی قبل از آلبوم جدید). او در حال جوشیدن از ایده هاست: او می خواهد نمایشنامه ای برای دربار سلطنتی بنویسد، با Charli XCX همکاری کند و آندریا آرنولد آن را کارگردانی کند. "او را می شناسی؟" او امیدوارانه می پرسد. من میخواهم در یکی از فیلمهای او باشم و برای آن آهنگ بنویسم.»
بیشترین اشتیاق او به مجسمه نیم تنه مرمر صورتی رنگی است که مجسمه ساز کورین جانسون از او می سازد: «او در یک کنسرت به سمت من آمد و گفت: «می خواهم مجسمه ای از تو بسازم. یک ماه بعد – از جمله یک نشستن با نی در سوراخ های بینی اش در حالی که سرش در گچ پاریس محصور شده بود – و تقریباً آماده است. نیک کیو، یکی از قهرمانان لارنس، در همان حیاط روی یک پروژه سرامیک درباره شیطان کار می کند. او مدام میگوید، «کی میخواهی آن را با خونسردی تمام کنی؟»
حتی روی تلفن همراه قدیمی لارنس که بزرگتر از یک ماشین کبریت نیست، عکسهای نیمتنه خیرهکننده به نظر میرسند. کلاهی روی کلاه بیسبال او بسته شده است، عینک آفتابی روی صورتش بسته شده است، حالت او گیج کننده و سرکش است: این یادگاری واقعی از خلوص هنری اوست. او در حالی که از قایق مرمرین خود شگفت زده می شود، می گوید: «این باید من را چند پله از نردبان شهرت بالا ببرد. من فکر می کنم او عاشق است.
این مقاله در 27 ژوئیه 2022 برای تصحیح املای نام Charli XCX اصلاح شد.
Lawrence of Belgravia هم اکنون در Blu-ray و BFI Player در دسترس است.