نیل و کتی ویلسون که توسط هنرمندان و طرفداران تجلیل شده است، زندگی خود را بر روی صفحه های وینیل متمرکز کرده اند.
N eil Wilson بیرون یک آلونک آبی بزرگ در Pinkenba در حومه صنعتی بریزبن ایستاده است و شبیه یک بچه در روز کریسمس است. او یک در شیشهای را به عقب برمیگرداند و منبع اشتیاق خود را نشان میدهد – یک ماشین چاپ وینیل جدید، تازه از قایق.
خط الگرو II. این دستگاه که در هنگ کنگ و ایتالیا طراحی شده است، در چین ساخته شده است و تقریباً آماده است تا هر 28 ثانیه یک بار آلبوم های وینیل را بیرون بیاورد.
نیل و شریک زندگی اش، کتی ویلسون، نام تجاری خانوادگی خود را Suitcase Records گذاشته اند. به هر حال، این چیزی است که اکثر هنرمندان مستقل کالاهای خود را در آن حمل می کنند. این روزها فروشنده بزرگ در غرفه های تجاری یا یک حوله چای است یا یک آلبوم وینیل. و چه کسی می خواهد در تجارت حوله چای باشد؟
احیای وینیل در صنعت موسیقی در سالهای اخیر یک نقطه صحبت بوده است – در اشتراکگذاری فایل هیچ عشقی وجود ندارد و سیدیها فروشندگان متوسطی هستند.
اما Suitcase اولین چاپگر رکورد کوئینزلند است که در 30 سال گذشته کاملاً کار می کند. برای نیل و کتی، این تلاش بیشتر بیداری در اواسط زندگی است تا بحران میانسالی.
قبل از اینکه ویلسون ها زندگی خود را برای تامین مالی مطبوعات کوچک کنند، به طور منظم کنسرت های حیاط خانه را برگزار می کردند. همه از استیو پولتز گرفته تا هات فیتز و کارا بازی کردند. و همه آنها یک چمدان پر از وینیل برای فروش پیدا می کردند.
نیل که بخش اعظم زندگی کاری خود را به عنوان معمار گذراند، میگوید: «ما هر دو از پیشینههایی میآییم که با شرکتهای بزرگ سروکار داشتیم.
هر شنبه صبح، با خلاصه مطالب خواندنی، فرهنگ پاپ و نکات مهم ما در آخر هفته، برای چیزهای سرگرم کننده ثبت نام کنید
ده سال پیش برای شرکتهای بزرگ ساختمانی که مدیریت پروژه و طراحی را انجام میدهند، کار کردم. ما روی ساخت بیمارستان و غیره کار کردیم. من از هر چیز خلاقانه ای دور شده بودم. این در دنیایی بود که روند بسیار سختی داشت. خصومت و سر به هم زدن بود. دلارهای بزرگ، مشاغل بزرگ و قراردادهای بزرگ در خط بود. این تصور را از دست دادم که باید چه کار کنم.
"من خیلی ناراضی بودم. برای من اضطراب ایجاد می کرد. کار نمی کرد کتی گفت "شما باید تغییری ایجاد کنید، ما می توانیم این کار را به عنوان یک خانواده انجام دهیم".
من همیشه موسیقی را دوست داشتم و همیشه عاشق وینیل بودم و به مقاله ای برخوردم که در مورد تقاضا برای وینیل صحبت می کرد. تجدید حیات وجود داشت. دو و دو را کنار هم گذاشتم و به این فکر کردم که چطور ممکن است برای من کار کند.»
بنابراین اکنون نیل مطبوعات را اداره می کند در حالی که کتی نقش بازاریابی و تدارکات را در شرکت به عهده گرفته است.
در طول سالها، این نویسنده از هنرمندان در مورد اینکه چرا وینیل اهمیت دارد سؤال کرده است.
در سال 1998 از U2 در مورد The Edge on the PopMart Tour پرسیدم، من از مقایسه بین سی دی های موجود در همه جا با وینیل تقریباً منسوخ در آن زمان پرس و جو کردم.
می دیدم که شانه هایش سفت شده است.
او گریه کرد: "سی دی ها همه صفر و یک هستند." به اندازه کافی گفت.
رابرت فورستر از Go-Betweens به من گفت که فایلهای دیجیتال – وقتی حجم آن افزایش مییابد – «تنها بلندتر میشوند، وینیل اتاق را پر میکند. گرمتر است.»
گای گاروی از Elbow یک گام فراتر رفت و پیشنهاد کرد که در ذهن او، یک آلبوم وینیل وسیله ای بهینه برای یک ترانه سرا است تا پیام خود را به اشتراک بگذارد: "شما می توانید یک داستان سه پرده را از دو طرف تعریف کنید."
ساهارا بک هنرمند بریزبن بیشتر حضور داشت. او گفت: "من از داشتن سی دی زیر تختم خسته شده ام." هر بار که در کنسرت ها سی دی می فروختم، مردم درخواست وینیل می کردند.
همه اولین رکورد خود را به یاد دارند. برای بیشتر، این هدیه از طرف یکی از بستگان خوش نیت است.
نیل ویلسون اولین بار زمانی که یک کپی از اولین آلبوم سوزی کواترو را به عنوان هدیه کریسمس به او دادند، این مشکل را گرفت. او آن را بارها و بارها در دستگاه ضبط خانوادگی پخش کرد. وقتی پول نقد خود را برای خرج کردن داشت، Midnight Oil's Red Sails In The Sunset را انتخاب کرد. برخی از بهترین خاطرات کتی درازکشیدن روی زمین در کودکی و گوش دادن به کپی پدرش از Billy Joel's Turnstiles و آهنگ New York State Of Mind است.
او میگوید: «آنها خاطرات بسیار قوی دوران کودکی هستند. آن آلبوم باعث شد رویای رفتن به نیویورک را داشته باشم.
جان واتسون، یک غول صنعت موسیقی استرالیایی که کارهایی مانند میسی هیگینز، Cold Chisel و Midnight Oil را مدیریت می کند، اولین خرید وینیل خود را به یاد می آورد: Skyhooks' Ego Is Not A Dirty Word. چند هفته بعد او برای خرید Living In The Seventies توسط همان گروه بازگشت، اما فروشنده به مادرش توصیه کرد "این کثافت را نخرد".
واتسون میگوید: «برای یک هنرمند، انتشار آثار شما در قالب وینیل، مستقیمتر آن را به زمان قبلی مرتبط میکند که در آن موسیقی کمتر یک کالای دور ریختنی بود و بیشتر یک مصنوع فرهنگی ماندگار و مسلماً میراث قابلتوجهی داشت».
بدیهی است که من به عنوان یک سن بالای 50 سال، شخصاً علاقه ای نوستالژیک به وینیل دارم زیرا با تمام موسیقی عالی دوران کودکی و نوجوانی من مرتبط است. اما من فکر می کنم این چیزی بیش از این است. در عصر طلایی LP (تقریباً 1966-1986) موسیقی بسیار کمتری منتشر میشد و با تعداد کانالهای رسانهای کمتری که در دسترس مخاطبان قرار داشت، رکوردهای بزرگ به گونهای که به ندرت در این عصر رسانهای بسیار «تفرقهشده» اتفاق میافتد، بر فضای مجازی تسلط داشتند. .
«بنابراین الپیهایی که سال انتشارشان را تعریف کردند مانند گروهبان فلفل، سمت تاریک ماه، Born To Run، London Calling یا 10-1 و Circus Animals هنوز از نظر فرهنگی «قفسه» متفاوتی نسبت به اکثر موسیقیهای منتشر شده در عصر اشغال کردهاند. جریانی که هر روز 75000 آهنگ جدید منتشر می شود. حتی موفقیتهای بزرگ هم برای افراد زیادی ثبت نمیشوند، زیرا با الگوریتم آنها مطابقت ندارند.»
اما، نزدیکتر به خانه، نیل و کتی ویلسون احساس عمیقی از تمایل به تعامل با جامعه موسیقی محلی دارند.
نیل میگوید: «ما در آنچه فشار میدهیم، آگنوستیک هستیم. «این میتواند یودلینگ نپالی یا سیمپسونویو باشد، ما سؤالات زیادی از هنرمندان محلی دریافت کردهایم.
این عجیب است، اما شما با رویاهای مردم سروکار دارید. این به ویژه در مورد اعمال کوچک صادق است. هنرمندان بزرگتر به این روند عادت دارند، اما کارهای کوچک متفاوت هستند. مشتریان ما مهره یا پیچ و مهره نمی خرند، بلکه از ما می خواهند که هنر آنها را به چیزی تبدیل کنیم و بتوانیم از آنها حمایت کنیم. اینجا جایی است که می خواهیم باشیم.»
کتی می افزاید: «هرکسی که با آنها صحبت می کنیم می خواهند دستگاه وینیل پرس کار کند. نه فقط برای خودشان، بلکه می بینند که در ساختن یک صفحه وینیل نوعی جادو وجود دارد.