لیمبو و اینساید دوتا از عمیق‌ترین و جالب‌ترین بازی‌هایی هستند که تا به امروز تجربه کرده‌ام. با وجود این که هنوز بازی بعدی استودیوی پلی دد مشخص نیست، اما جپ کارلسون، طراح این دو بازی توانسته تا در طی یک همکاری با استودیوی جئومتریک اینتراکتیو یک تجربه کاملا جدید را خلق کند.

خلاصه که امروز قراره با هم سری به دنیای Cocoon بزنیم و این ساخته جدید را محک بزنیم. با بررسی بازی همراه ویجیاتو باشید.



Cocoon


  • امتیاز کاربران




  • امتیاز متاکریتیک

    89
  • ژانر

    پازلماجرایی

  • تاریخ انتشار
    ۷ مهر ۱۴۰۱
  • پلتفرم‌ها

    ایکس باکس سری ایکسایکس‌باکس وانپلی استیشن 5پلی‌استیشن 4پی‌سینینتندو سوییچ
  • ناشر بازی

    Annapurna Interactive
  • سازنده

    Geometric Interactive

  • حالت بازی

    تک نفره
  • درجه سنی بازی
    مناسب برای همه

راستش را بخواهید، قبل از نوشتن همین جمله اول بررسی کمی به فکر فرو رفتم و نمیدانم بررسی بازی را از کجا شروع کنم. Cocoon یک سفر است و مانند اسمش، شما را داخل یک سلسله پیله‌ای قرار می‌دهد که باید از آن خارج شوید.

در واقع شما به عنوان یک حشره از درون پیله خود بیرون می‌آیید و با کمی بازی کردن متوجه می‌شوید که در حال حاضر باز هم داخل یک پیله بزرگ‌تر گرفتار هستید و البته نباید فراموش کنید که شما تنها موجود زنده درون آن نیستید.

در کل، تعدادی گوی وجود دارد که هر یک در خود دنیایی چون آن شهرک کوچک داخل قاصدک هورتون جای داده‌اند و درشان تمی مخصوص و منحصر به فرد وجود دارد.

شما با قرار دادن این گوی‌ها داخل دستگاه‌هایی به خصوص می‌توانید به داخل آن‌ها سفر کنید و جالب است بدانید که به مانند پرانتزهای تو در تو، به این راحتی‌ها نخواهید فهمید که چند دنیای تو در تو در بازی وجود دارد.

هر یک از این دنیاها باس فایتی در خود جای داده که شما با شکست دادنشان قدرت به خصوصی جذب گوی خود می‌کنید و بدین وسیله دستتان برای گشت و گذار در محیط‌های مترویدوانیایی بازی بازتر می‌شود.

جالب است بدانید که بازی در عین پیچیدگی مفهومی و فلسفه دنیایش، گیم‌پلی بسیار ساده‌ای دارد که صرفا شامل یک کلید اکشن و استیک کنترلر برای گشت و گذار در محیط خواهد بود.

بازی دنیای پیچ در پیچ و عجیب و غریبی دارد و با این وجود هرچه که جلوتر می‌روید، جهان و تفکر پشت آن بیشتر برایتان روشن می‌شود و این بزرگترین نقطه قوت Cocoon است. با وجود آن که می‌دانید قرار است در این سیاره، گوی یا (هر چیز دیگری که اسمش را می‌گذارید) یک باس فایت پیدا کنید، شکستش دهید و قدرتش را جذب کنید، اما بازی هر بار چیز جدیدی برای شگفت‌زده کردن شما دارد.

بازی تجربه خیلی سختی نیست، اما ممکن است تا برای اولین بار به هنگام مواجهه با باس‌ها گیج شوید تا الگوی‌ آن را حدس بزنید و شاید هم یک یا دو تا از پازل‌های بازی شما را گیر بیندازد، اما در کل می‌توان گفت که هدف بازی ارائه پازل‌های غیرقابل حل نیست و بیشتر دوست دارد که فکر شما را درگیر لور و دنیایش کند.

گفتم بازی جز یک دکمه اکشن و کلید‌های حرکت، دکمه تعاملی دیگری ندارد و از همین رو شیوه مبارزه با باس‌ها جالب و خلاقانه است. به هنگام مواجهه با هر یک از آن‌ها، در محیطی پوشیده به نوعی گیاه به خصوص قرار می‌گیرید که به شکل منظم ظاهر می‌شوند و کلید شکست باس‌ها همین گیاه‌ها هستند.

مثلا در محیط جنگلی بازی دشمنی که قرار گرفته به آب حساس است و شما باید با استفاده از گیاهی مخصوص که به هنگام جدا شدن از ریشه‌اش آب داخلش را با فشار خارج می‌کند پرواز کنید و به موجود بخت برگشته حمله‌ور شوید یا در قسمتی از گیاهی که به شما اجازه تلپورت کردن می‌دهد استفاده کنید.

جالب است بدانید که بسیاری از پازل‌های درجه یک از مکانیزم ورود به دنیاهای دیگر استفاده می‌کنند و گاهی ممکن است فرضا گوی صحرایی را داخل گوی جنگلی قرار دهید تا بتوانید از یک مانع عبور کنید و دوباره این دو را از هم تفکیک کنید.

برای به پایان رساندن بازی بعید می‌دانم بیش از چهار ساعت وقت احتیاج داشته باشید، اما در همین مدت زمان کوتاه دقایقی وجود دارد که گیم‌پلی کمی تکراری شود و پازل‌ها آن جون لازم را نداشته باشند که شاید این مورد بزرگترین نقطه ضعف بازی باشد.

source

توسط artmisblog