دختر پنج ساله شما خواستار خرید آبنبات از فروشگاه شد. شما ابتدا اعتراض کردید و توضیح دادید که امروز تنها مواردی را خریداری میکنید که برای این هفته نیاز دارید و نیازی به آبنبات ندارید. اما وقتی او را به خودرو منتقل کردید ویژهتر به جیب او نگاه کردید و آبنباتی در آن یافتید که این واقعه باعث شد صورت شما از شرم ترشتر شود.در این شرایط، ممکن است عکس العمل صحیح و موثر برای این وضعیت متفاوت باشد. ابتدا باید علت دزدی کودکان را درک کنید. این ممکن است به دلایل مختلفی برمیگردد، مثل کنجکاوی، تلاش برای جلب توجه، یا حتی عدم درک کامل از مفهوم مالیات. در این مقاله، به توضیح علل دزدی کودکان و چگونگی برخورد صحیح با این موقعیتها پرداختهایم.چرا برخی از کودکان دزدی می کنند؟علت دزدی کودکانعلت دزدی کودکان ممکن است به عوامل مختلفی برمیگردد و برای هر کودک ممکن است متفاوت باشد. برخی از عوامل شایع که میتوانند به دزدی کودکان منجر شوند عبارتند از:نداشتن کنترل و ارادهبه طور عمومی، زمانی که کودکان به سن حدود ۶ یا ۷ سالگی میرسند، رفتار خودسرانه و تکانشگری در آنها شکل میگیرد. قبل از این سن، برای کودکان دشوار است که با هوسهای ناگهانی و خودخواهانه خود کنار بیایند. به عنوان مثال، آنها ممکن است اسباببازی مورد علاقه خود را از مهدکودک به خانه بیاورند یا وقتی با والدین به مهمانی میروند، شیرینیهای میز مهمانی را بدون اجازه مصرف کنند.آنچه بیشتر از همه والدین را عصبانی میکند، این است که کودکان ممکن است نفهمند که اعمال خود ناخوشایندی به دیگران وارد میکنند، احساس پشیمانی نمیکنند و همچنین اغلب از خود عذرخواهی نمیکنند. با این حال، باید در نظر داشت که این نوع رفتار کودکان دلیلی ساده دارد. بخشهایی از مغز کودک که مسئولیت کنترل خود و رفتارهای اخلاقی را بر عهده دارند، هنوز به اندازه کافی رشد نکردهاند.عقده خودکم بینیاین مشکل به عنوان یک عارضه از روابط بین والدین و فرزندان به وجود میآید. در خانوادههایی که با این نوع کودکان روبرو هستند، اغلب والدین ممکن است به خاطر پولدار کردن خانواده یا تربیت فرزندان کوچکتر به شدت مشغول باشند. به همین دلیل، کودک احساس نمیکند که به اندازه کافی دوست داشته یا نیازمند شده و در نتیجه از تنهایی رنج میبرد. او احساس میکند که باید توجه والدین را به خود جلب کند و به همین دلیل به رفتارهایی نظیر دزدی روی میآورد.عدم تشخیص وسایل خودممکن است به نظر برسد که کودکان باید از لحظه تولد با مفاهیم اخلاقی آشنا شوند. با این حال، در بسیاری از موارد دزدی کودکان، دلیل واقعی عمل دزدی مرتبط به چیزهای دیگری است. علت اصلی دزدی کودکان در این موارد معمولاً ناشی از عدم آشنایی صحیح با اصول اخلاقی است. کودک ممکن است درک نکند که چرا میتواند روسری مادر را از کمد لباسها بیرون بیاورد، اما نباید به کیف پول او دست زده و به آن دستبرد بزند. این عدم آگاهی از اصول اخلاقی میتواند به دزدی کودکان منجر شود.جنون دزدیکلپتومانیا یا جنون دزدی یک اختلال رفتاری بیمارگونه است که به سرقت و دزدی تمایل دارد. افراد مبتلا به این اختلال، عمدا اشیایی را میدزدند که معمولاً ارزشی برای آنها ندارد و آن را بعداً فراموش یا رها میکنند.باید توجه داشت که کلپتومانیا واقعی نادر است و معمولا به وجود اختلالات عصبی در مغز فرد مرتبط میشود. در افراد مبتلا به این بیماری، دزدی به صورت عمدی و با شرایط واکنشی به وقوع میپیوندد. در چنین شرایطی، تداوم عادی آموزش و تربیت نتیجهای نخواهد داد و بهتر است تحت مشاوره و درمان روانپزشکی قرار گیرند. زیرا جنون دزدی به عنوان یک اختلال روانی شناخته میشود.مجبور به انجام دزدیممکن است همکلاسیها یا کودکان بزرگتر از یک کودک به او فشار و اجبار وارد کنند یا از او پول درخواست کنند. در این موارد، کودک ممکن است بترسد که از وقوع یک رفتار نادرست، که در اصل به عنوان دزدی در نظر گرفته میشود، به اعضای خانواده یا بزرگسالان دیگر اطلاع بده. همچنین برخی از کودکان به علت اعتیاد به مواد مخدر، مجبور به دزدی برای تامین پول برای خرید مواد میشوند.هنگام دزدی کودکان چه کار کنیم؟برای مدیریت مناسب واکنش به دزدی کودکان، باید به سن و فهم آنها توجه داشت. به همین دلیل، در ادامه راهنماییهایی برای مدیریت درست دزدی کودکان در مراحل سنی مختلف را ارائه میدهیم.استفاده از اصطلاح “دزدی” برای کودکان در دوران پیشدبستانی واقعاً معنایی صحیح ندارد، زیرا عملکردهای آنها هیچ انگیزه جنایی ندارد. کودکان بسیار جوان عمداً دزدی نمیکنند؛ آنها به تازگی توانایی درک از مفهوم مالکیت را به طور کامل ندارند و اغلب اشیاء دیگران را بدون درک مفهوم اجازه یا مالکیت برمیدارند. به همین دلیل، اتفاق ممکن است بیفتد که یک کودک در دوران پیشدبستانی چیزی که از دوستش یا فروشگاه برداشته است، به خانه بیاورد. در این سن، مفهوم مالکیت برای کودکان هنوز به طور کامل شکل نگرفته است و آنها اغلب از این مفهوم مستثنی هستند.دزدی کردن در سن پیش دبستانیبر اساس یک مطالعه انجام شده توسط آکادمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا (AACAP) و منتشر شده در سال ۲۰۱۷، بهترین رویکرد برای والدین در برخورد با دزدی کودکان پیشدبستانی این است که به آنها درک از احساسات دیگران و مفهوم اشتباه بودن دزدی را آموزش دهند.نحوه مقابله با این رفتاردر صورتی که کودکی ۲ یا ۳ ساله چیزی از مکانهای مختلف مانند فروشگاه یا اتاق خواهر و برادر خود برمیدارد، والدین باید به وی به شکل واضح توضیح دهند که بدون اجازه دیگران وسایل را برنمیداریم. باید به کودک توضیح داده شود که اگر چیزی را از فروشگاه یا مکانهای دیگر میخواهیم، باید آن را خریداری کنیم. به کودک باید درخواست داده شود که چیزی را که بدون اجازه برداشته است، برگرداند یا از او بگیرند و خودتان این کار را به جای او انجام دهید. این واکنش به اندازه کافی موثر است و نیازی به مجازات یا تنبیه نیست. در این مرحله از رشد، کودک هنوز در حال یادگیری مفاهیم اخلاقی است، بنابراین بهتر است مسئله را پیچیده نسازید و از عصبانیت خودداری کنید.دزدی در دوران دبستانوقتی کودکان به سن مدرسه و ورود به دوره دبستانی میرسند، دیده شدن دزدی کردن اشیاء کوچک مانند برچسبها یا اسباببازیها امر نادری نیست. در بیشتر موارد، کودکان در این سن به صورت بیاختیار دزدی میکنند، به این معنا که از مفهوم عواقب این اعمال برای خود و تأثیر آن بر احساسات دیگران بیخبر هستند.دلایل دزدی در کودکاندر دوره دبستان، دزدی اغلب با دروغگویی ترکیب میشود. زمانی که کودکان دزدی میکنند و متوجه میشوند که دیده شدهاند، به دروغگویی روی میآورند، حتی اگر شاهد باشید که دستشان در دست اجرای عمل دزدی گرفته شده باشد. آنها از دروغگفتن به منظور جلوگیری از تنبیه منصفانه به دلیل اشتباهات خود استفاده میکنند.دزدی در کودکان دوره دبستان به طور اساسی به دلیل وجود اختلال کنترل تکانه اتفاق میافتد، که در این سن به نسبت شایع است. در واقعیت، دلیل اصلی دزدی کودکان در این دوره این است که آنها هنوز به عواقب اعمال خود فکر نمیکنند و به تأثیر آن بر دیگران توجه کافی نمیکنند.نحوه برخورد صحیح با این مشکلبر اساس تحقیقات روانشناسی، تعیین قوانین خانوادگی برای کودکان یک چارچوب راهنمایی ایجاد میکند تا به آنها کمک کند که بدانند کدام رفتارها قابل قبول هستند و کدامها نه. این قوانین خانوادگی و عواقب نقض آنها میتوانند بر اساس مفاهیمی مانند صداقت، اعتماد و احترام به مالکیت دیگران شکل گیرد. وقتی این قوانین نادیده گرفته میشوند، کودک میفهمد که رفتارهایی مثل دروغگویی یا دزدی منجر به مواجهه با عواقب مناسبی میشود.در دوران دبستان، مفهوم نادرست بودن دزدی به عنوان یک موضوع مهم مورد تاکید قرار میگیرد. از فرزندتان خواسته شود تا هر چیزی را که بدون اجازه دیگران برداشته است، به صاحبش بازگرداند. به او توضیح دهید که چرا برداشتن چیزی از فروشگاه بدون پرداخت هزینه آن نادرست است. اگر کودک وسایل دیگران را بدون اجازه به خانه بیاورده است، با والدین او و معلم کلاس تماس بگیرید. در این موارد، تاکید نکنید و فقط از کودک بخواهید که شیء دزدیدهشده را به صاحبش بازگرداند. والدین و معلمان باید به صورت خصوصی با کودک درباره این رفتار نادرست صحبت کنند.اگر کودک به طور بدون اجازه یکی از اعضای خانواده وسیلهای را برداشته است، از او بخواهید که آن چیز را به صاحبش بازگرداند و تلاش کنید تا با انجام کارهایی مانند نوشتن یک نامه عذرخواهی، این رفتار را جبران کند. تاکید نکنید که کودک را از تنبیه یا عقوبتهای ترسناک بترسانید و به او نگویید که بچه بدی است. این نوع اقدامات بیش از این که به فایده منجر شود، ممکن است به ضرر کودک باشد.دزدی در دوران نوجوانیعمدتا، دزدیهای نوجوانان به تمایلشان برای خرید چیزهایی که به مد شدهاند واصل میشود. اکثراً هدف این دزدیها تبدیل شدن به عضوی از گروه همسالانشان است. نوجوانانی که اراده ضعیفی دارند و اصول اخلاقیشان هنوز شکل نگرفته، بیش از دیگران به دزدی مشغول میشوند. در این سنین، گاهی دوستان نوجوان او را به دزدی ترغیب میکنند.حقیقت این است که کودکان نوجوان دزدی میکنند. اما اگر والدین مداخله نکنند یا اقداماتی برای جلوگیری از این رفتار نکنند، دزدی به مرحله نوجوانی ادامه مییابد. نوجوانان عموماً میفهمند که دزدی نادرست است، اما با این حال این کار را انجام میدهند. آنها میتوانند درست را از نادرست تشخیص دهند، اما به دلایلی مثل هیجانخواهی یا کمبود اعتماد به نفس، دزدی را انجام میدهند. در بسیاری از موارد، دزدی در دوران نوجوانی فقط یک مرحلهای است و پس از گذراندن از آن، از این رفتار منحرف میشوند. با این حال، این موضوع به این معنا نیست که والدین باید فقط منتظر عبور از این مرحله باشند.درمان اختلال دزدی در کودکانراهکارهای درمانی این مشکلاگر شاهد دزدی فرزند نوجوان خود شدهاید، بهتر است که با او در مورد دلایل اخلاقی نادرستی که دزدی به آنها منجر میشود و پیامدهای قانونی این رفتار صحبت کنید. اگر نوجوان شما به دلایلی به پلیس معرفی شود یا دستگیر شود، اهمیت داشته باشید که آرامش خود را حفظ کنید. وی هنوز از نظر قانونی به عنوان یک کودک محسوب میشود زیرا سن او کمتر از ۱۸ سال است. دستگیری برای یک نوجوان پیامد جدی برای آینده او محسوب میشود. بهتر است که او در این مرحله از زندگی درس بگیرد تا در آینده دچار مشکلاتی نشود.در صورتی که نوجوان شما پول یا اشیاء مالی را از شما دزدیده باشد، پس از مکاتبه و گفتوگو با او، به او اعتماد خود را نشان دهید. اجازه دهید تا او خود تصمیم بگیرد که چگونه اقدام به جبران خسارت کند یا پول را به شما بازپرداخت کند. در این سن، مشکلات رفتاری نوجوانان بهطور عمده با فریاد زدن یا تنبیههای سخت رفع نمیشوند. با این حال، اگر احساس میکنید که نمیتوانید به او به همان اندازه اعتماد کنید که قبلاً کردید، منصفانه است که حدودی از آزادی او را محدود کنید. باید برنامهای داشته باشید تا با رفتار نادرست او مقابله کنید و او را به بازیابی اعتماد شما بیاورید.برای مقابله با دزدی کودکان چکار کنیم؟در مواقعی که تا کنون تلاش کردهاید فرزندتان را به خاطر دزدی تنبیه کنید، اما او هنوز این رفتار را ادامه میدهد، از آنجا که شما تنها نیستید، آرام باشید. برخی از دزدیهای کودکان دارای علل و مشکلات جدیتری هستند که به راهکارهای مختلف نیاز دارند.در مواردی که کودک دچار تروما شده و دزدی میکند، مواجه با مشکل جدیتری است و نیاز به مشاوره و کمک از کارشناسان حوزه سلامت روان دارد. بسیاری از کودکان که قربانی آزار و اذیت شدهاند یا با شرایطی چالشبرانگیز مثل فرزندخواندگی روبرو هستند، اغلب واکنش آسیبزا به شکل دزدی نشان میدهند. این کودکان ممکن است ناخودآگاه به دزدی متوسل شوند تا از اموالی که به نظر خود برای ایمنی خود ضروری هستند مطمئن شوند. آنها احساس ممکن است از دست داده باشند و بخواهند هر چیزی که میتوانند را بردارند.در این شرایط، نیز باید به فرزندتان آموزش دهید که دزدی کار درستی نیست و اشیاء دزدیدهشده باید بازگردانده شوند. اگر اعتماد به او را از دست دادهاید، میتوانید از لغو برخی از امتیازات او به عنوان تنبیه استفاده کنید.نتیجه گیریهنگامی که علت دزدی کودکان به مشکلات جدیتر مرتبط است، احتمالاً باید با دلسوزی به آنها نزدیک شوید. در اینجا، تنبیه یا اعمال زور مفهومی ندارد و بهتر است از آنها استفاده نشود. هدف شما نباید این باشد که کودکان احساس بدی داشته باشند، چرا که در حال حاضر همچنان با احساسات ناراحتی مبارزه میکنند. به جای اینکه به تنبیه فرزندتان فکر کنید، باید به او نزدیک شوید و از او پشتیبانی کنید. کودکان کوچکتر به آموزش و هدایت نیاز دارند. نوجوانان نیز باید متوجه شوند که شما آنها را دوست دارید و برای رفع مشکلاتشان آماده همکاری هستید.
source