به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزای تسنیم،‌ حجت‌الاسلام سیدمهدی توکل کارشناس مهدویت و ادیان طی یادداشتی به موضوع «سرکوبی فساد اسرائیل در قرآن» پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

گاه آیاتی وجود دارد که از حاکمیت صالحان در زمین سخن می‌گوید که البته با نابودی بدان و بدی‌ها و کفر و ظلم و شکستن اقتدار آنها همراه است و به شکل کلی سرنوشت تمامی اقوام و دولت‌های مقتدر کفر را مشخص می‌کند بی‌آنکه به یهود صهیونیسم و غیر آنها اشاره‌ای داشته باشد. یقیناً قوم یهود هم داخل در گسترۀ این آیات قرار می‌گیرند. آیاتی مانند: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَ‏ الْأَرْضَ‏ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در «زبور» بعد از ذکر [ تورات‏] نوشتیم: «بندگان صالحم وارث حکومت زمین خواهند شد.» (انبیاء / 105) یا در مورد اقوام با ایمان که تحت ضعف و ظلم و ستم قرار گرفته‌اند، می‌فرماید: «وَ نُریدُ أَنْ‏ نَمُنَ‏ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛ ما اراده کرده‌‏ایم تا بر مستضعفان زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم». (قصص / 5) 

همچنین هدف از ارسال رسول خدا صلی الله علیه و آله را پیروز شدن ایشان و دینش بر تمامی ادیان جهان می‌داند و می‌فرماید: «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ‏ عَلَى‏ الدِّینِ‏ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ او کسى است که پیامبرش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‏‌ها پیروز کند، هر چند مشرکان ناخشنود باشند». (توبه / 33) یا همان آیۀ مشهور که می‌فرماید: «إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ‏؛ زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار مى‏‌کند و سرانجام نیک براى پرهیزگاران است». (اعراف / 128)

همچنین خداوند در آیاتی از سورۀ مرسلات با صراحت بیان می‌کند که اقوام سرکش اولیه را هلاک کرد، بعد هم اقوام دیگر را همانند آنها به هلاکت کشانید. سپس اضافه می‌کند که اصلاً سنت خداوند بر همین نابودی‌های اقوام سرکش بنا نهاده شده است: «أَ لَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ * ثُمَ‏ نُتْبِعُهُمُ‏ الْآخِرِینَ‏ * کَذلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ * وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ، آیا ما اقوام (مجرم) نخستین را هلاک نکردیم؟ سپس آخرین را به دنبال آنها مى‌‏فرستیم، (آرى) اینگونه با مجرمان رفتار مى‏‌کنیم، واى در آن روز بر تکذیب‌کنندگان». (مرسلات، 16 تا 19) 

اما در مورد بخش دوم که در خصوص یهود سخن می‌گوید، نیز آیات متعددی وجود دارد:
از جمله در مورد کسانی که کفر می‌ورزند و به ویژه یهود، آیه‌ای را آغاز کرده، می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ… وَ مِنَ الَّذینَ هادُوا؛ اى پیامبر، کسانى که در مسیر کفر شتاب مى‏‌کنند… و نیز گروهى از یهود تو را اندوهگین نکند». سپس جزای آنها را در دنیا و آخرت مشخص کرده، می‌فرماید: «أُولئِکَ الَّذینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی‏ الدُّنْیا خِزْیٌ‏ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیم‏؛ آنها کسانى هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند؛ در دنیا رسوایى، و در آخرت مجازات بزرگى نصیبشان خواهد شد». (مائده / 41) این آیه تصریح می‌کند که یهودیان در دنیا طعم تلخ رسوائی و ذلت را خواهند چشید. یا به پراکندگی قوم یهود اشاره کرده می‌فرماید: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ مَنْ‏ یَسُومُهُمْ‏ سُوءَ الْعَذابِ‏؛ ای پیامبر، به خاطر بیاور زمانى که پروردگار تو اعلام داشت که بر این جمعیت گنهکار، عده‌‏اى را مسلط مى‏‌کند که به طور مداوم تا دامنه قیامت‏ آنها را در ناراحتى و عذاب قرار دهند». (اعراف / 167) همچنین می‌فرماید: آنها دائماً دست به طغیان و کفرورزی می‌زنند و بعد اضافه می‌کند: «وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‏ یَوْمِ‏ الْقِیامَةِ کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ؛ و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت ودشمنى افکندیم. هر زمان آتش جنگى در برابر شما افروختند، خداوند آن را خاموش کرد ». (مائده / 64)

و از همه مهم‌تر، آیات آغازین سورۀ اسراء است که خداوند از دو فساد تاریخی بزرگ بنی‌اسرائیل سخن می‌گوید که هر دو به شکست ایشان منجر می‌شود و می‌فرماید: «وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً؛ ما در کتاب تورات به بنى‌اسرائیل اعلام کردیم که شما در زمین، دو بار فساد خواهید کرد، و راه طغیان بزرگى را در پیش خواهید گرفت». (اسراء / 4) سپس در مورد اولین حرکت فسادگونۀ آنها می‌فرماید: «فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ‏ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولاً؛ هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، بندگانی از خودمان را که سخت پیکار هستند، بر شما مى‏‌فرستیم (تا سخت فساد شما را در هم کوبند حتى براى به دست آوردن مجرمان) دِیرها را جستجو مى‏‌کنند، و این وعده‌‏اى است قطعى». (اسراء / 5) چه تعبیر زیبایی؛ آن نیروی مقاومت به سرزمین یهود داخل می‌شوند و حتی برای از بین بردن آنها داخل خانه‌هایشان را نیز جستجو می‌کنند.

سپس در آیۀ بعد اضافه می‌کند که قدرت را باز به آنها بر می‌گرداند، اما هنگامی که بار دوم دست به فساد وسیع می‌زنند، این بار شکست سخت‌تری در انتظارشان است: «فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِیراً؛ و هنگامى که وعده دوم فرا رسد (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورت‌های‌تان ظاهر مى‌‏شود و داخل مسجد (اقصى) مى‏‌شوند، همان گونه که در دفعه اول وارد شدند، و آنچه را زیر سلطه خود مى‏‌گیرند درهم مى‏‌کوبند!» (اسراء / 7)

مفسران هرچند در مورد این دو اتفاق سخن بسیار گفته‌اند و آن را بر حوادث متعددی مانند بخت النصر و غیر تطبیق کرده‌اند،‌ اما آنچه پس از تحقیق بسیار و تطبیقات تاریخی به دست می‌آید، این است که این دو حادثه مربوط به رویدادهاى بعد از جنگ جهانى دوم و تشکیل حزبى بنام «صهیونیسم» و تشکیل دولت «اسرائیل» است که در قلب ممالک اسلامى تأسیس می‌کنند.

منظور از فساد اول بنى اسرائیل و برترى‌جویى آنها همین است و منظور از انتقام اولى آن است که ممالک اسلامى در آغاز که از این توطئه آگاه شدند، دست به دست هم دادند و توانستند بیت‌المقدس و قسمتى از شهرها و قصبات فلسطین را از چنگال یهود بیرون آورند و نفوذ یهود از مسجد اقصى به کلى قطع شد و منظور از فساد دوم هجوم بنى‌اسرائیل با اتکاى نیروهاى استعمارى جهانخوار و اشغال سرزمین‌هاى اسلامى و گرفتن بیت‌المقدس و مسجد الاقصى است. و به این ترتیب باید مسلمانان در انتظار پیروزى دوم بر بنى‌اسرائیل باشند بطورى که مسجد اقصى را از چنگال آنها بیرون آورند و نفوذشان را از این سرزمین اسلامى به کلى قطع کنند که امروزه حرکت‌های آغازین این پیش‌بینی به شکل عیان مشاهده می‌شود.

البته در روایات متعددی این وضعیت به زمان ظهور حضرت حجت تطبیق داده شده است که البته می‌تواند از باب تطبیق به یک مصداق و نمونۀ برتر باشد؛ یعنی آنها ممکن است قبل از ظهور حضرت هم با شکست جدی مواجه شوند، همان گونه که آثار این شکست در این حوادث اخیر کاملاً مشهود است و سپس در زمان حضرت حجت، باقی ماندۀ هیمنۀ آنها در هم کوبیده شود و جز نامی سراسر ذلت از آنها باقی نماند مگر اینکه سر به زیر آورند و تسلیم خدا و امام معصوم شوند.

انتهای‌پیام/

source

توسط artmisblog.ir