«اوهوم درسته، من همیشه عاشق این شیرینیها بودم! میدونی، مادرم همیشه … عام … جک؟! … حواست اینجاست؟… به چی فکر میکنی؟»
جک در واقع دارد خواب میبیند. او در خوابش متوجه میشود که در حال خواب دیدن است، چیزی که دانشمندان آن را «رویای شفاف (lucid dream)» مینامند و 55% مردم حداقل یک بار آن را تجربه کردهاند. خب، حالا چه چیزی میتواند جلوی او را بگیرد؟!
لبخندی میزند و با اضطراب به سمت آشپزخانه حرکت میکند. چاقو را از کشوی پایینی پیدا کرده و آن را با تمام جرئت میکند توی شکم پدرش (همیشه از او نفرت داشت).
حالا نفس نفس زنان به سمت دوست صمیمیاش، مایک حملهور میشود. اما نه با چاقو! آدرنالین خونش به شدت بالا میرود و تپش قلبش سریعتر: او فانتزیهای همجنسگرایانهاش را روی مایک پیاده میکند.
سپس از خانه بیرون زده و نیمه شب راهی خیابانها میشود. چه کسی میداند مقصد بعدی او چیست؟!
پن: جک از بیماری «سایکوسیس (psychosis)» رنج میبُرد. سایکوسیس به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی است که برای بیان حالت «از دست رفتن توانایی تشخیص واقعیت از خیال» بهکار میرود!
✍ نویسنده: Mongel#
🦩 برای داستانای بیشتر چنل تلگراممون af_drama@ رو اد کنین :)✨️
source