به گزارش دیباچه، “انسیه شاه حسینی ” کارگردان پرسابقه و موفق سینمای کشور معتقد است: با جزیره ای عمل کردن هنرمندان در مسیر فرهنگسازی نمیتوان عملکردهای موثری را در عرصه کلان فرهنگی کشور رقم زد او میگوید : ” داشتن برنامه تدوین شده و بهرهگیری از مهندسی فرهنگی است که میتواند تضمینی بر از بین بردن خلأهای موجود در حکمرانی فرهنگی کشور باشد و تا زمانی که مسئولین فرهنگی از مسئولان سیاسی و حتی مردم عقبتر باشند، این امر تحقق نخواهد یافت و عرصه فرهنگ کشور رنگ توسعه و پیشرفت به خود نخواهد دید.
شاه حسینی، کارگردان سینما به خبرنگار دیباچه گفت: اگرچه در حکمرانی فرهنگی به لحاظ مباحثی چون عدم حضور محصولات فرهنگی کشور در بازارهای جهانی و نداشتن اکران فیلمهای خارجی و همچنین اقتصاد فرهنگ و هنر، دچار خلا حکمرانی هستیم اما آنچه که تمام این مسائل را تحت شعاع خود قرار میدهد و به همه مسائل جهت داده و آنها را در مسیر درست خود هدایت میکند، بهرهگیری عرصه فرهنگ دولت از مهندسی فرهنگی است.
او افزود : در واقع اگر بدانیم که میخواهیم از نظر فرهنگ، مخاطب را به چه سمت و سویی رهنمون شویم و نیازهای فرهنگی او را جهت ببخشیم، آن وقت است که توانسته ایم در مسیر برنامهریزیها واهداف و الگوهای کلان فرهنگی مملکت گام برداریم که البته تحقق توسعه الگوها و سیاستهای کلان فرهنگی کشور منوط به داشتن برنامههای تدوین شده به جهت اجرای موفق مسائل فرهنگی در کشور است؛ چون در غیر این صورت و با جزیرهای عمل کردن هنرمندان و گام برداشتن آنها در مسیر فرهنگسازی خلاهای جاری در مسیرحکمرانی فرهنگی برطرف نخواهد شد.
از این رو معتقدم تا یکپارچگی و همسویی در حکمرانی فرهنگی کشور جایگاه پررنگی نداشته باشد و مهندسی فرهنگی و طراحی برنامه های درست فرهنگی و فرهنگساز در جامعه شکل نگیرد، عملاً در راستای فرهنگ کشور کاری صورت نگرفته، به طور مثال شاید عرصه فیلمسازی بتواند نمونه بارز این گفته باشد؛ یعنی در این حوزه اگرچه موضوع، ژانرها، ایده و اندیشهها متفاوت است اما باید به گونهای عمل کرد که بتوان مخاطب را با یک هدف مشخص و همسو، به سرمنزل مقصود رساند؛ زیرا صرفا در این صورت است که میتوانیم مدعی شویم به نوبه خود در جهت کلان فرهنگی کشور ،گامهای مثمر ثمری برداشتهایم .
شاه حسینی بیان کرد: کشور آمریکا برای جا انداختن یک فرهنگ ابتدا از امر بسترسازی استفاده میکند؛ مثلا برای جریانسازی فرهنگ در جامعه خود از هالیوود بهره میگیرد، در واقع سینمای آمریکا به نوبه خود فکری ندارد و توپخانه آن کشور به حساب میآید و این کشور به واسطه آن عرصه که به گونهای مقرّ دیدهبانی پنتاگون و مردان سیاست آمریکا است اهداف فرهنگی خود را در بین مردمانش جا می اندازد.
یعنی وقتی بخواهد نسبت به یک نقطه اعلان جنگ نماید، ابتدا پیرامون آن دست به خلق اثر نمایشی میزند و یا وقتی میخواهد یک سیاه پوست را راهی کاخ ریاست جمهوری کند، فیلمی همچون “بادیگارد” را میسازد که در آن محافظت یک شخص سفید پوست از یک مرد سیاه پوست را برای مخاطب، ضمن به تصویر کشیدن، جایگذاری میکند و به طور کل اینها همان مباحثی هستند که متاسفانه نبودشان در دولت فرهنگی کشورمان ملموس است.
او اظهار داشت: در ایران با مهندسی کلام رهبر انقلاب، رویدادی را به نام محور مقاومت رقم زدیم که نقشه دنیا را از نظر سیاسی و جغرافیایی تغییر داد ولی از آنجا که مهندسی فرهنگی نداریم، سبب شده نتوانیم از این امر در فرهنگسازی و الگوگیری فرهنگی بهره ببریم و همه موارد به این دلیل است که مسئولین فرهنگی از مسئولان سیاسی و حتی مردم عقبترند و بخش فرهنگی دولت از هنرمندان در راستای استفاده از مباحث محور مقاومت برای جریان الگوسازی فرهنگی در کشور حمایت آنچنانی که نیاز است، نمیکند؛ در حالی که برخی کشورهای غرب آسیا با کالبد شکافی همین موضوع، جریان ساز فرهنگی خوبی برای کشور خود شده اند.
انسیه شاه حسینی خاطرنشان کرد: هنرمندان ما در این راستا به هر دلیلی حمایت نمیشوند و برای تغذیه از این دست موارد به جهت فرهنگسازی مورد پشتیبانی قرار نمیگیرند. به هر حال امیدوارم در آینده نزدیک در حکمرانی فرهنگی کشور اتفاقات خوبی جریان یابد.
گفتنی است انسیه شاه حسینی این روزها مشغول نگارش فیلمنامهای تازه برای حضور در چرخه تولید اثر نمایشی جدید است .
گفتگو از : زهرا فرود
انتهای پیام/
source