کنوانسیون AES شباهت زیادی به کامیک کان برای علاقه مندان به صدا و علاقه مندان به صدا دارد، و درست مانند کمیک کان، می تواند کمی عجیب به نظر برسد، زیرا طبقه نمایشگاه آن اغلب شبیه جهنم کارناوال-بارکرها است (“قدم به بالا! بالا برو!” جو غالب است).
یک تمایز مهم وجود دارد: بسیاری از اوقات، افرادی که از شما میخواهند «به درستی قدم بردارید»، در واقع، بزرگترین نامهای پشت بزرگترین شرکتهای صوتی حرفهای هستند، و چیزی که میخواهند اغلب به آن توجه کنید، میتواند یک تغییر خلاقانه بازی باشد.
یکی از این شرکت ها، Slate Digital، دیروز یک تغییر احتمالی بازی را در طبقه AES نشان داد. شاید به یاد داشته باشید که من به طور گسترده در مورد Slate نوشتم، هم در رابطه با فناوری های نرم افزاری جایگزین درام و هم در رابطه با مدل سازی دیجیتالی سخت افزار آنالوگ (شرکت او در حال حاضر برخی از ماژول های تفریحی آنالوگ بسیار مورد توجه را در این زمینه مدیریت می کند).
دیروز، در یک نمایشگر پرشور، اسلیت از جدیدترین فناوری مدلسازی خود در برابر جمعیت قابل توجهی رونمایی کرد – و این کمی کسل کننده است، هرچند برای توضیح دقیق چرایی آن کمی بهانه است.
ببینید، آهنگهایی که از رادیو میشنوید (یا در حال پخش از طریق ابر) هنوز در اکثر موارد به روشی بسیار خاص ضبط میشوند – حداقل وقتی صحبت از عنصر اصلی آهنگ پاپ میشود: آواز.
ما به طور گسترده در مورد اینکه چگونه انقلاب دیجیتال تضمین کرده است که کارهای بیشتر و بیشتری را میتوان ارزان و در خانه انجام داد، صحبت کردهایم: ایستگاههای کاری صوتی دیجیتال اجازه میدهند تا تراک پشتیبان یک آهنگ – مثلاً «مرا تماشا کن» از Silento – باشد. تولید شده در یک اتاق خواب (در واقع، سازنده Silento آموزش های YouTube را در مورد کار در ایستگاه های کاری صوتی دیجیتال ارائه کرده است).
به لطف فناوریهای مدلسازی معتبر (و جامعه آنلاینی که برای گسترش دانش خود هیجانزده هستند)، افزودن گیتارهای حرفهای و قطعات باس را میتوان در خانه نیز به دست آورد.
و همانطور که در مورد جایگزینی درام گفتیم، اکنون کاملاً امکان تولید صداهای درام قابل اجرا در انواع محیط های غیرمجاز (مثلاً اتاق نشیمن)، چسباندن نمونه های حرفه ای بر روی ضربه ها، و انتقال کل چیز وجود دارد. به عنوان یک مجموعه درام با صدای جامد.
چیزی که هنوز کوچک نشده است – چیزی که مردم هنوز در استودیوهای حرفه ای به دنبال آن هستند (یا برعکس، چیزی که علاقه مندان به خانه گاهی بیش از چهل هزار دلار برای آن خرج می کنند) – زنجیره پردازش صدا است.
ما، مردم شنونده، به شنیدن صدایی کریستالی از خواننده های خود در نمودارهای پاپ عادت کرده ایم – بلندی های صاف ابریشمی در صدا، شفافیت میدرنج، جو گرم فرکانس های پایین تر. ما هنوز انتظار داریم که یک خواننده به دلیل عدم وجود کلمه بهتر، “گران قیمت” صدا کند. بقیه پروژه ممکن است از یک لپ تاپ سرچشمه بگیرد، اما در بازی پاپ، ما هنوز به آن درخشندگی گران قیمت در آواز نیاز داریم، زیرا پاپ را به عنوان پاپ معرفی می کند. در واقع، هر چیزی کمتر به ژانرهای دیگر دلالت می کند، و بنابراین، آهنگ را به بازاری خاص و باریک می اندازد.
بخش زیادی از این لحن باید از خواننده باشد. بسیاری از مهندسان اولین کسانی هستند که این را به شما می گویند. نه تنها استعدادها در اینجا شکوفا می شوند، بلکه یک سبک خاص – برای مثال، دلپذیر بودن یک آریانا گرانده.
با این حال، بسیاری از این صدای پاپ با تکنیک های تولید به کار رفته مرتبط است، و این تکنیک ها در طول تاریخ بسیار گران بوده اند.
میکروفنها را در نظر بگیرید: میکروفونهای اصلی نویمان – با هر اندازهای، جامهای مقدس – میتوانند بیش از 10 قطعه بزرگ داشته باشند. Sony c800g، یک میکروفون کلاسیک دوران مدرن، میتواند به قیمت هشت دلار به فروش برسد. بازنشر/اختراع مجدد آثار کلاسیک قدیمی هنوز در چند هزار مورد اجرا می شود. این چیزی از پیش تقویتکنندهها نمیگوید – دستگاههایی که سطح پایین یک میکروفون را به طلای قابل شنیدن ما تبدیل میکنند. کیفیت هایی که در بسیاری از رکوردها شنیده ایم هنوز بسیار گران هستند. استودیوهای حرفه ای از نوعی که در فرهنگ پاپ به تصویر کشیده ایم – همه چیز از غرفه ضبط در Love Actually تا اوج لیست پخش بی نهایت نیک و نورا – دارای تجهیزاتی هستند که به راحتی از مرز شش رقمی فراتر می روند.
اغلب اوقات، کسانی که در ردههای پایینتر صنعت ضبط کار میکنند، سالها پسانداز میکنند تا این قطعات را بخرند. همانطور که اغلب اوقات، «قفسه میکروفون» یک استودیو به یک نقطه فروش بزرگ در جذب مشتری تبدیل میشود – نشانهای که علاقهمندان را از افراد حرفهای جدا میکند.
تمام این پول صرف ارائه صدایی به شما، عموم مردم شنونده، می شود که حتی متوجه نشدید آن را می شناسید، اما اگر از بین می رفت، کاملاً از دست می دادید – نه تنها از دست می دهید، بلکه احتمالاً به طور کلی حذف می شود، حداقل در حوزه پاپ. .
اما تصور کنید که کسی صدای دقیق این میکروفونهای 10000 دلاری را بگیرد و آنها را به روشی معتبر مدلسازی کند تا شنونده معمولی تفاوت را متوجه نشود. تصور کنید کسی سه تا از این میکروفون های گران قیمت را با کمتر از 1/10 قیمت یکی از آنها عرضه کند.
اگر چنین اختراعی وجود داشت – و قرار بود به وعدههایش عمل کند – ممکن بود در نهایت (و به طور کامل) پارادایم را به سمت محیط استودیو خانگی تغییر دهد: علاوه بر بقیه صدای یک آهنگ، به زودی میتوان به یک آواز فوقالعاده صیقلی دست یافت. خارج از محیط استودیو با قیمت ارزان (البته به شرطی که مهندسان خانه از تکنیک میکروفون مناسب و دانش آکوستیک اتاق خود استفاده کنند).
ممکن است شکاف دیگری بین استودیوی خانگی و استودیوی حرفه ای ایجاد کند که بسیاری از آنها چپ و راست بسته می شوند. به بیانی خوش بینانه تر، چنین فناوری می تواند تولیدکنندگان خانگی را بیشتر توانمند کند تا محصولی معتبر و آماده رادیو را درست در خانه خود با کسری از قیمت معمول تولید کنند.
استیون اسلیت به تازگی از این نوع فناوری رونمایی کرده است. او آن را VMS (یا سیستم میکروفون مجازی) نامیده است و به عنوان نوعی ترکیب سخت افزار/نرم افزار عمل می کند. با کمتر از هزار دلار، شرکت او یک میکروفون و پری امپ با واکنش مسطح سطح بالا ارائه میکند که امضای دیجیتال صوتی ترکیب میکروفون/پیش تقویتکننده جام مقدس را روی آن پخش میکنید. نتایج واقعاً چشمگیر هستند – می دانم زیرا خودم آنها را شنیده ام.
در زمین شلوغ کارناوال-بارکر، در میان انبوهی از مردم که همگی دستان خود را با بدبینانه به پیشنهاد این محصول دراز کرده بودند، من در ردیف اول، تا جایی که ممکن بود نزدیک به مانیتورها نشستم، و منتظر بودم که شگفت زده یا غافلگیر شوم.
نحوه نشان دادن این فناوری به اندازه کافی ساده بود: او دو خواننده با استعداد را به روی صحنه دعوت کرد، از آنها خواست که به صورت زنده در میکروفون بخوانند، اجرا را ضبط کردند و سپس آن را برای ما پخش کردند.
ابتدا سیگنال را خشک پخش کرد، دقیقاً همانطور که ضبط شده بود. به نظر یک برداشت صوتی تمیز بود، چیزی که میتوان آن را با یک قطعه خوب و خنثی به دست آورد – استعداد خواننده، اما مطمئناً بدون آب پاپ یا تاکیدی از زنجیره سیگنال.
سپس او دوباره قطعات آوازی را نواخت، اما این بار پردازش سیگنال دیجیتال را به صورت نمونه انجام داد. گاهی اوقات، او پردازش را خاموش می کرد تا تفاوت را بیشتر برجسته کند. در آن لحظه، به اطراف جمعیت نگاه کردم تا ببینم آیا آروارههای آنها مانند آروارههای من افتاده است یا خیر – اتفاق نظر کلی این بود که آنها هم آن را شنیدند. حتی مهندس کهنهکار سمت چپ من، که با این ایده که این کار هرگز جواب میدهد به تمسخر میآید (او فقط از شنیدن نسخههای اصلی در غرفه جداگانه AES خود میآید)، با کمال تعجب قبول میکرد که عالی به نظر میرسد.
درست است، ما همه اینها را در یک طبقه شلوغ در وسط یک کنوانسیون، به سبک کارناوال-بارکر شنیدیم. اما با این وجود، تفاوت محسوس بود. و حتی اگر زمانی که در اتاقهای با بالاترین وفاداری قضاوت میشود، این تفاوت کپی کاملی از نسخه اصلی نباشد، لزوماً مهم نیست، زیرا ما اکنون در آغاز فرآیند هستیم، فرآیندی که میتواند به وضوح نشان داده می شود که کار می کند.
ارزش آن را دارد که توجه خوانندگان Forbes.com را جلب کند، زیرا می تواند به خوبی روند خلق موسیقی پاپ را تغییر دهد. آنچه اسلیت با این فناوری به حرکت درآورده است – اکنون فقط در مراحل اولیه است – می تواند پیامدهای عظیمی برای صنعت صوتی داشته باشد، و علاوه بر این، نمی توان آن را لغو کرد: ما در آغاز عصری هستیم که در آن هر صدایی که ما آن را تجاری می دانیم. را می توان با سکه در دلار به دست آورد. با نفوذ فناوریهایی مانند این به بازارهای خانگی – و مدلهای مبتنی بر برنامه استریم که نحوه مصرف محصولات نهایی را تغییر میدهند، احتمال ایجاد اختلال در مدل موسیقی ما واقعاً در کل زنجیره، از ایجاد تا توزیع، عمیق است. این چیزی است که در مورد فناوری مانند VMS Slate بسیار هیجانانگیز است، اگر در بازارهای داخلی وجود داشته باشد. من گمان می کنم که خواهد شد.
من را در توییتر دنبال کنید. وب سایت من را بررسی کنید. Nick MessitteFollowingمن یک نویسنده/آهنگساز/مهندس/نوازنده چند ساز و ساکن بروکلین، نیویورک هستم. برخی از آثار من عبارتند از: Edfringe’s Get Got (موسیقی و شعر)، Antigone The Secret Theater (پارتیتور)، چند خلبان تلویزیونی (Manahatta، Dropouts، The Minnesotan) و داستان کوتاه Hills and Valleys (برنده جایزه هنری راث برای تعالی در ادبیات داستانی). تجربه مهندسی من از تئاتر موزیکال (Get Got, Voiceless) تا راک مستقل (Empire State Express, Prince Hal, Bulletproofings) تا جاز (Learning Curve’s Gift) را شامل می شود. به عنوان نوازنده گیتار، پیانیست، بیسیست و درامر، در کنار بازیگران پاپ (جاش گروبان)، خواننده/ترانه سرایان محترم (هاکسلی ورکمن)، و بزرگان جاز (سام ریورز) نواختم. در اوایل دهه 2000، من در گروه «موقعیتهای بزرگسالان» نقش آفرینی کردم. می توانید من را در توییتر دنبال کنید.”>
* استانداردهای تحریریه چاپ
* چاپ مجدد و مجوزها