بازی Assassin’s Creed Origins نقطه عطف فرنچایز موفق Ubisoft به حساب میآید.
Assassin’s Creed Origins آغازگر فصلی جدید در فرنچایز بود. سلاحهای سنگینی مثل تبر و نیزه در کنار سیستم دفع و حمله بیرحمانه، نوید سبک جدیدی از مبارزات در فرنچایز را میدادند. اضافه شدن درخت مهارت و امتیازها هویت بازی را به ترکیبی از دو ژانر اکشن و نقشآفرینی نزدیک کرد. اولین بار در Origins شاهد معرفی شدن حالت دیسکاوری تور بودیم. Assassin’s Creed Origins با سلسلهای از ایدهها، میزبان بزرگترین تغییراتی شد که این فرنچایز در طول تاریخ حضورش در صنعت بازی به خود دید. در حالی که شاید از این ایدهها در عناوین بعدی سری به درستی استفاده نشدند، ولی به گونهای در Origins اجرا شده بودند تا به وقت و انرژی بازیکن احترام گذاشته شود. در ادامه، سفر خود را آغاز میکنیم تا ببینیم چرا بازی Origins اثری ویژه بود.
هر کدام از ورودیهای فرنچایز Assassin’s Creed در دورههای مختلفی از تاریخ روایت میشوند. برای همین منطقی است که این نوشته را از همین منظر شروع کنیم. داستان AC Origins اندکی پیش از آغاز قرن اول در مصر روایت میشود. اسکندریه همچنان یکی از کلانشهرهای تجاری جهان بود و چهرههایی شناخته شده افسار سلطنت را در دست داشتند. در همین حین، خالی از لطف نیست که به سیستم جهتیابی بازی اشاره کنیم، چرا که پیشروی و گشت و گذار در آن برهه تاریخی را بسیار لذتبخش کرده است.
همانند هر بازی جهان باز دیگری، در Origins نیز گزینههایی برای پیمایش فاصله دو نقطه از هم در اختیار داریم. با این تفاوت که در AC Origins تنوع این گزینهها بسیار زیاد است و میتوانیم سوار اسب، جانوران افسانهای و حتی چوکوبوها شویم. همانند مکانیکی که در Breath of the Wild وجود داشت، به صورت خودکار در هر جهتی که قرار بگیرید، به مسیر خود ادامه میدهید. در حالی که شترها بهترین گزینه برای مبارزات بودند، اسبها به دلیل سرعت و استقامت بالاتر گزینه خوبی برای گشت و گذار به حساب میآمدند. شخصیت اصلی بازی، یعنی بایک، در دنیای مصر کم نمیآورد و کنترل بسیار روان و سریعی داشت.
گشت و گذار در مصرِ Assassin’s Creed Origins نه تنها به دلیل مکانیکهای حرکتی جذاب، بلکه به دلیل طراحی بسیار زیبای آن به طرز اعجابآوری لذتبخش بود. خیرهکنندهترین محیطهای این مجموعه داستانی محبوب در AC Origins یافت میشوند. همین که نام مصر به میان بیاید، ناخودآگاه صحرا و اهرام ثلاثه را به یاد میآوریم و باید گفت که دقیقاً همین مکانها، به طرزی عالی در دنیای این بازی دوباره خلق شدهاند. رودخانه نیل با باتلاقها و جنگلهای اطرافش در این سرزمین جاریست و تا لبه با انواع گونههای جانوری همانند کروکودیلها پر شده است. همینجا مشخص میشود تا چه حد به تراکم حیوانات و نمایش ظریفانه آنها در این بازی توجه نشان دادهاند. با نزدیک شدن به دستههای فلامینگو، به طرزی طبیعی از هم پراکنده میشوند یا کرکسها دور شکار خود به پرواز در میآیند. اگر میخواهید حیاتوحش متنوع آفریقا را مشاهده کنید، نباید این بازی را از دست بدهید. از جذابترین تعاملات بین شخصیت اصلی و حیات وحش، رام کردن حیوانات بود و اگر شیر یا اسبهای آبی را رام میکردید، برای شما میجنگیدند.
شهرهای شگفتانگیزی چون تبس، ممفیس و اسکندریه به اندازه همان حیات وحش پویایی که با آن احاطه شدهاند، نفسگیرند. اتمسفر اصلی فرنچایز در AC Origins حفظ شده و باز هم راه خود را از میان عموم به سمت یکی از بلندترین ساختمانهای اطراف باز میکنید تا از آن بالا بروید. طراحی مصر در Origins بسیار استادانه انجام شده و هر منطقه با انواع مختلفی از مراحل و داستانهای هیجانانگیز پر شده است. حالت دیسکاوری تور (Discovery Tour) هم به عنوان یک راهنما برای هر مکان عمل میکند تا از وضعیت کلی هر منطقه آگاه شوید. با فراهم شدن این حالت که بعدها در نسخههای Odyssey و Valhalla نیز گنجانده شد، این امکان در اختیار شما بود تا تعاملات خود با NPCهای هر منطقه را کنترل کنید و روی اینکه چه ماجرایی را باید موشکافی و بررسی کنید تسلط خوبی داشته باشید.
یکی دیگر از ایدههای جذابی که در AC Origins پیادهسازی شد، حالت عقاب است. از Senu برای بازدید هوایی مناطق استفاده میشد. در نگاه اول شاید به نظر برسد که این قابلیت، تواناییهای یک ابر انسان را در اختیار بازیکن قرار میدهد و آن حس و حال قرار گرفتن در جای یک اساسین را از وی سلب کند. با این حال، اگر بگوییم که نحوه عملکرد این قابلیت پایینتر از سطح عالی بود کم لطفی کردهایم. با کمک Senu، این توانایی برای بازیکن فراهم شده تا استراتژیهای استادانهی خود را هر جا که لازم است به اجرا در آورد. این موضوع جای اینکه بازی را آسان کند، به سیستم مبارزات جدید و اکشنی که معرفی شده بود تعادل بیشتری میبخشد.
باید گفت که بایک به معنای واقعی کلمه همه فن حریف است. چهار نوع کمان در بازی وجود داشت که بر اساس سبک مبارزه و برد پرتاب، ردهبندی شده بودند. حتی طیف وسیعی از سلاحهای سرد در بازی به چشم میخورد. ساخت بیلدهای گوناگون در Origins تجربه منحصر به فردی تلقی میشود؛ قابلیتی که در نسخههای قبلی فرنچایز یا وجود نداشت یا بسیار محدود بود. حتی میتوانید سبک مبارزه خود را به استفاده از سپر و سلاح سرد محدود کنید و باز هم از آن لذت ببرید.
درخت مهارت، مورد تازهای برای فرنچایز Assassin’s Creed نبود ولی اولین بار در Origins شاهد گسترش آن تا حدی که روی سلاحها تاثیر میگذاشت بودیم. در دو نسخه Unity و Syndicate با پیشروی در داستان اسکیل پوینتهای زیادی را جمعآوری میکردیم اما Origins رویکرد سنتیتری در این زمینه در پیش گرفته و بر اساس تجربهای که کسب شود، اسکیل پوینت را پاداش میدهد. خوب یا بد، عناصر مختلف ژانر نقشآفرینی برای اولین بار در Origins پیادهسازی شدند. به همین دلیل، شاهد طیف متنوعی از سلاح یا درخت مهارتی جامع بودیم که اگر از حق نگذریم، به خوبی با تمام اجزای بازی عجین شدهاند.
در عین حال، میشود در دنیای Origins در نقش یک اساسین واقعی قرار گرفت و با حرکت در سایه از هیدن بلیدهای مشهور سری استفاده کرد. Senu نیز گزینه مناسبی برای شناسایی منطقه است و بدون لطمه زدن به تجربه بازی، مخفیکاری آن را هم لذتبخش میکند. در نقطه مقابل، میتوانید خیلی راحت دیوانهوار عمل کنید و از خلق و خوی اصلی اساسینها فاصله بگیرید. Origins تجربه متعادلی بین مخفیکاری و اکشن ایجاد کرد و باعث شد تا متوجه شویم ترکیب این دو سبک چقدر بینظیر است.
Assassin’s Creed Origins نقطه عطف فرنچایز است و در کنار ترکیب عناصر نقشآفرینی، بسیاری از ویژگیهای مورد علاقه طرفداران (همانند مخفیکاری) را وارد سطح جدیدی میکند. البته در نسخههای بعدی، بازیکن مجبور است برای دریافت اسکیل پوینتها مراحل فرعی را اجباراً به اتمام برساند یا آنها را خریداری کند. این مورد در نسخه Valhalla وضعیت عجیبتری به خود گرفته است. با این حال، همین تعادلها بود که Assassin’s Creed Origins را به بازی منحصر به فرد سری تبدیل کرد. امیدواریم یوبیسافت در نسخههای آینده سری، جلوههای درخشان این بازی را دوباره پیادهسازی کند.
source