بیوگرافی های چشمگیر سرهی رودنکو و فیلیپ شورت پیت بازیگر کمیک اوکراینی تبدیل به قهرمان دوران جنگ در برابر یک خودی عملگرا و غیرقابل درک روسیه شد.
V olodymyr Zelenskiy شاید نزدیک ترین چیزی باشد که سیاست مدرن به یک قهرمان اسطوره ای ارائه می دهد. رئیسجمهور شجاع اوکراین در زمان جنگ با مونولوگهای ترسناک و مستقیم خود که زیر بمباران پخش میشد، تخیل جهان را به خود جلب کرد. یک بازیگر کمدی که به رهبر مقاومت تبدیل شد، داستان او یک افسانه سیاسی است. اما آیا این تقریبا خیلی خوب است که درست باشد؟
حقیقت و تخیل در زندگینامه عجیب و جذاب روزنامه نگار اوکراینی سرهی رودنکو به هم می خورند و توضیح می دهد که چگونه مردی که بیشتر به خاطر ایفای نقش معلمی که به طور غیرمنتظره ای رئیس دولت می شود شناخته شده است، بعداً خودش کاری مشابه انجام داد.
هنگامی که زلنسکی برنامه خود را در شب سال نوی 2018 قطع کرد تا نامزدی واقعی خود را برای ریاست جمهوری مستقیماً برای بینندگان اعلام کند، بسیاری از آنها تعجب کردند که آیا این یک شوخی است یا خیر. رودنکو می نویسد، حتی در پایان مبارزات انتخاباتی، هنوز "چیزی به نام زلنسکی سیاستمدار" وجود نداشت. فقط یک کمدین که در اصل یک جنبش مجازی است، بدون اعضای رسمی و ایدئولوژی کمی فراتر از جذابیت خشم اوکراینی ها از فساد. او در جریان یک مناظره تلویزیونی به پترو پوروشنکو، رئیس جمهور فعلی، گفت: "من حریف شما نیستم، من حکم شما هستم."
همانطور که رودنکو اشاره می کند، با این حال، ایده اخلال در سیاست با شروع یک مهمانی از صفر به طور بالقوه هدف جدی تری را برای ایهور کولوموایسکی، صاحب الیگارشی قدرتمند ایستگاه تلویزیونی پشت برنامه زلنسکی انجام داد. وکیل کولوموایسکی یکی از نزدیکترین مشاوران نامزد شد و باعث شد تا شک و تردیدهایی در مورد اینکه چه کسی واقعاً این رشته را می کشد، ایجاد کرد. با این حال، با گذشت زمان، رئیسجمهور جدید از حامیان اصلی خود فاصله میگیرد و سرانجام از سایه آنها بیرون میآید – حداقل به گفته رودنکو – به عنوان مردی که امروز میبینیم.
البته این قهرمان کامل نیست. بی تجربگی او در برخوردهای اولیه با ولادیمیر پوتین روسیه یا در زمینه سیاست اقتصادی به طرز دردناکی آشکار است. او با وعده توقف روابط دوستانه، به دوستان و همکاران رسانه ای خود شغل می دهد. رسوایی ها برخی از نمایندگان مجلس جدید او را فرا می گیرد و ماشین های دشمنان سیاسی او عادت عجیبی به آتش گرفتن پیدا می کنند. سرخوردگی آغاز میشود. اما سپس پوتین حمله میکند و بلافاصله اوکراینیها را پشت سر رهبر کاریزماتیک خود در یک نبرد وجودی متحد میکند که، رودنکو با میهنپرستانه نتیجهگیری میکند، میتواند به معنای «گسست نهایی» بین روسیه و اوکراین باشد.
این کتاب در ابتدا برای مخاطبان اوکراینی در نظر گرفته شده بود، که من گمان میکنم ممکن است بتوانند چیزهایی را بین سطرها بخوانند که خارجیها نمیتوانند بخوانند، به ویژه در فصلهایی که شامل برخی از شایعات سخیفتر درباره زلنسکی است. اما هر چه تفاوتهای ظریف در ترجمه از بین برود، استدلال اصلی رودنکو نمیتواند واضحتر باشد: این است که پوتین بهشدت حریف خود را دست کم گرفت و اکنون بهای آن را خواهد پرداخت. اما آیا واقعاً داستان اینگونه به پایان می رسد؟
پوتین مدیر سابق فیلیپ شورت، خبرنگار سابق بیبیسی مسکو: زندگی و زمانهاش نگاه هوشیارانهتری دارد. هشت سال از دوران بارداری خود و بر اساس دسترسی به "Who's Who" از سیاستمداران ارشد، دیپلمات ها و منابع اطلاعاتی، تلاشی روشنگر برای درک رهبر روسیه از دیدگاه روسی و نه غربی است. نویسنده پیشنهاد میکند که رئیسجمهور KGB «در روسیه یک انحراف بیش از دونالد ترامپ در آمریکا، بوریس جانسون در بریتانیا یا امانوئل مکرون در فرانسه نیست». چه بخواهیم چه نخواهیم، او یکی از چهره های تعیین کننده عصر ماست، و اغلب ما او را اشتباه می خوانیم.
مجموعه ای از حضورهای عجیب و غریب در انظار عمومی در آستانه جنگ، برخی را بر آن داشت تا سلامت عقل پوتین آشکارا ضعیف را زیر سوال ببرند. اما شورت اینها را به عنوان نسخهای از بازی «دیوانه» ریچارد نیکسون تعبیر میکند، «با این هدف که او را چنان غیرمنطقی و غیرقابل پیشبینی جلوه دهد که دشمنان قبل از آزمایش عزم او تردید کنند». (اگر چنین است، رویکرد محتاطانه غرب به دخالت نظامی در اوکراین نشان میدهد که این کار موثر بوده است.) در جایی که برخی میبینند که یک قاتل با چشم سرد به طور معمول مخالفان را میکشد، شورت بین حملاتی که فکر میکند رئیسجمهور میتوانست شخصاً مجوز داده باشد، تمایز قائل میشود. مامور سابق روسیه، الکساندر لیتویننکو در لندن، یا تلاش برای قتل رقیب او الکسی ناوالنی – و مواردی که احتمالاً به شغل آزاد در میان متحدان نسبت داده می شود، در حالی که اشاره می کند که اجازه دادن به شخصیت های قدرتمند احساس "که می توانند به معنای واقعی کلمه از قتل فرار کنند" از نظر اخلاقی نیست. بسیار متفاوت از سفارش دادن آن
پوتین شورت مردی با احساسات خشونت آمیز است که به طرز بی رحمانه ای سرکوب شده است. معمولاً دیر (پاورپلی بر روی کسانی که منتظر بودند)، بدون صحبت های کوچک، آنقدر غیرقابل درک که وقتی از همسرش خواستگاری کرد، در ابتدا فکر کرد که دارد او را رها می کند. این توانایی که کارشناس امنیتی آلمانی فرانتس جی سدل مایر در نیات خود آن را "کاملاً خاکستری" می نامد به پوتین کمک کرد که ابتدا از یک حرفه اطلاعاتی غیرقابل توجه به سیاست (در ابتدا برای شهردار قدرتمند سن پترزبورگ کار می کرد) و سپس به رده های کرملین منتقل شود. بدون اینکه به عنوان یک تهدید تلقی شود.
او عملگرا است – نه لزوماً تعریفی از سنت پترزبورگ دهه 1990، جایی که شورت می نویسد "تمایز بین سیاستمداران، بازرگانان و جنایتکاران تقریباً به طور کامل از بین رفته است" و اداره شهر مستلزم باز کردن کانال هایی برای جنایت سازمان یافته است – نه ایدئولوژیک. اما باورهای راهنمای او دلتنگی برای شکوه گذشته، اشتیاق به هویت ملی برای پرکردن شکاف به جا مانده از کمونیسم، و نفرت از نشان دادن ضعف است. او میگوید که درسی که تجارت دوران کودکی با سختیهای محلهای محلی وارد میشود، این است که «اگر میخواهی در یک مبارزه پیروز شوی، باید آن را تا آخر پیش ببری، گویی سرنوشتسازترین نبرد زندگیت بوده است». با این حال، رویداد تعیین کننده زندگی او، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1990 است، که یک بار درباره آن خشمگین بود که "روسیه خیلی از دست داده است، خیلی تحقیر شده است". بدبختی اوکراین این است که این تحقیر را برای او مجسم کند.
کوتاه ریشههای درگیری را از وعدههای داده شده به روسیه در دهه 1990 مبنی بر عدم گسترش ناتو به سمت شرق، از طریق معاشقه دولت بوش با ایده الحاق اوکراین، تا حمله پوتین به کریمه در سال 2014 – که پوتین اصرار داشت که اوکراین را از حضور در آن دور نگه دارد، نشان میدهد. ناتو (نویسنده فضای نسبتاً کمتری را به این استدلال متقابل میدهد که هر چقدر هم که غرور روسیه را جریحهدار کند، جمهوریهای شوروی سابق اکنون در انتخاب خود آزادند، از جمله در مورد نحوه دفاع از خود در برابر همسایه بیثباتشان.)
شورت فکر می کند هدف پوتین در جنگ کنونی هم این است که اوکراین را وادار به اعلام بی طرفی کند و هم «نشان دهد که ایالات متحده در جلوگیری از آن ناتوان است». پیروزی برای او ممکن است کمتر با قلمرو به دست آمده تعریف شود، و بیشتر به این دلیل است که آیا عدم تمایل آمریکا به مداخله مستقیم باعث می شود اعضای ناتو مانند لهستان یا کشورهای بالتیک تعجب کنند که آیا متحدان آنها برای نجات آنها خطر جنگ هسته ای را نیز به خطر می اندازند و در نتیجه ائتلاف را تضعیف می کنند.
با توجه به تمایل اولیه پوتین به همکاری با غرب در ازای منافع اقتصادی که او فکر میکرد در داخل کشور به او کمک میکند، بهعلاوه تمایل اروپا به صلح، یکی از سؤالات این کتاب این است که آیا راهی برای اجتناب از همه اینها وجود دارد یا خیر. در پایان، شورت تصمیماتی را فهرست میکند که فکر میکند واشنگتن و مسکو را در مسیر برخورد قرار میدهد و اساساً استدلال میکند که هر دو طرف کاری را انجام دادند که در آن زمان برایشان منطقی به نظر میرسید، اما در لحظات حساس نتوانستند بفهمند که از طرف مقابل چگونه به نظر میرسد. هیچ مورد قویتری برای خواندن هر دو کتاب وجود ندارد، جز اینکه تضاد اغلب ریشه در ناتوانیهای انسان در فهم دارد.
Zelensky: A Biography by Serhii Rudenko توسط Polity (20 پوند) و Putin: His Life and Times توسط Philip Short توسط Bodley Head (30 پوند) منتشر شده است. برای حمایت از Guardian و Observer، نسخه خود را در guardianbookshop.com سفارش دهید. هزینه تحویل ممکن است اعمال شود.