Cohousing چشم اندازی از زندگی مرتبط و مبتنی بر جامعه را ارائه می دهد – اما مسیر تحقق رویا می تواند بسیار هموار باشد.
به سایت امید و دلشکستگی خوش آمدید.
با این کلمات برونون نیوتن به بازدیدکنندگان یک پارکینگ شن ربع هکتاری بین دو ساختمان صنعتی در پایتخت نیوزلند، ولینگتون، خوشامد می‌گوید. هنوز شالوده های یک کارگاه ورق فلزی که زمانی در آنجا وجود داشت، قابل مشاهده است. پروژه همنشینی که نیوتن و 23 خانواده دیگر امیدوار بودند بسازند، قابل مشاهده نیست، اما اکنون هرگز این کار را نخواهد کرد.
از سال 2018، نیوتن – یک وکیل و توسعه‌دهنده املاک – به هدایت مجموعه زیستگاه شهری، یکی از آخرین تلاش‌های نیوزیلند برای طرح هم‌نشینی کمک کرده است. داستان فروپاشی آن، داستان مشکلاتی است که پیش روی کسانی است که رویای زندگی در یک جامعه متصل خارج از مدل‌های مرسوم بازار ملک را در سر می‌برند – اغلب با هزینه‌های شخصی قابل توجه.
همنشینی یک مدل مسکن نیمه اشتراکی است که معمولاً دارای ترکیبی از فضاهای خصوصی و مشترک است اما مالکیت فردی خانه ها را حفظ می کند.
مارک ساوتکامب، معمار و دانشگاهی ولینگتون، آن را به عنوان «سازماندهی خودیاری، از پایین به بالا» خانه‌سازی که جوامعی با ثبات و به خوبی به هم متصل می‌کند – مهم در دنیایی که تنهایی رو به افزایش است، می‌ستاید.
او می‌گوید: «فکر می‌کنم همنشینی فوق‌العاده است»، و افزود در کشوری که سرمایه‌گذاری در ملک یک وسواس ملی است و به افزایش قیمت مسکن به رکوردهای جهانی کمک کرده است، نیاز به «اجتماعی‌سازی مجدد» مسکن وجود دارد.
برای نیوتن، هم‌نشینی به معنای حصول اطمینان از این است که مردم می‌توانند نه تنها از لحاظ فیزیکی نزدیک، بلکه در ارتباط با هم زندگی کنند. با الهام از چنین احساساتی، 24 عضو گروه او – ترکیبی از بازنشستگان، خانواده‌های دارای فرزندان و دیگران – در سال 2019 یک سایت در خیابان آدلاید ولینگتون به قیمت 2.25 میلیون دلار نیوزیلند خریداری کردند.
طراحی نهایی آنها شامل دو ساختمان با فضای غذاخوری مشترک، یک فضای اجتماعی روی پشت بام، یک کارگاه دوچرخه‌سواری، پارک‌های مشترک ماشین و یک باغ عمومی گسترده بود. نیوتن می افزاید: «ما قبلاً می گفتیم که در حال ساختن «با هم» هستیم، نه آپارتمان.
با این حال، برای توسعه دهندگان، این پروژه به طرز عجیبی بین قلمرو سودآور آشنای خانه های مستقل و بلوک های آپارتمانی 80 واحدی قرار داشت. تعداد کمی حاضر به انجام این کار بودند و سپس افزایش قیمت ساخت و ساز ویرانگری به بار آورد. هزینه های تخمینی تقریباً دو برابر شد و به 23 میلیون دلار رسید. نیوتن می‌گوید در این مرحله، «آخرین ذره‌ای امید» ناپدید شد: حتی اگر بانک آنها از تامین مالی ساخت‌وساز منصرف نمی‌شد، بسیاری از مالکان برای گرفتن وام مسکن با مشکل مواجه می‌شدند.
خود این طرح عملاً به پایان رسیده است، و با هزینه ای: بین آنها خانواده ها میلیون ها دلار برای طراحی و هزینه های دیگر خرج کرده اند و احتمالاً از جیب آنها خارج خواهد شد. برخی خانه ها را فروخته بودند یا از ارث برای تأمین مالی مشارکت خود استفاده کرده بودند.
در پرتو این فروپاشی، نیوتن چه احساسی دارد؟ او می‌گوید: «فقط وقتی به آن فکر می‌کنم آزارم می‌دهد. "من از انجام آن پشیمان نیستم. [اما] من واقعاً هنوز پشیمانم که ساختمان ندارم. این چیزی است که ما قصد انجام آن را داشتیم، این همان چیزی است که برای آن کار کردیم، این همان چیزی است که هنوز هم می خواهیم.»
در سرتاسر شهر، داستان شادتری رخ داد. در شب کریسمس سال گذشته، شش شهروند ولینگتونی وارد یک طرح همنشینی شدند که از اوایل سال 2017 برنامه ریزی کرده بودند. یکی از ساکنان، تانیا ساویکی مید، می گوید: «بسیاری از ما به طور مستقل در مورد تمایل به خرید خانه و غیرممکن صحبت می کردیم. از پرداخت هزینه.»
آنها با حرکت سریع، در نوامبر 2017 یک سایت خریدند و در یک شرکت ساختمانی محلی کوچک مستقر شدند.
اما حتی گرفتن وام ساختمانی هشت ماه طول کشید. مشکل هزینه‌ها نبود، بلکه این بود که این گروه یک مشتری معمولی یک خانه و خانواده هسته‌ای نبود، و نه می‌توان آنها را به عنوان توسعه‌دهندگان تجاری طبقه‌بندی کرد. "ما فقط عجیب بودیم – ما در هیچ دسته ای قرار نمی گرفتیم."
پیچیدگی فرضی یک ساختار شش مالکی همچنین "به مردم هبی-جیبی ها داد … آنها آنقدر در این ایده وسواس بودند که ما یک ریسک هستیم."
با این حال، در نهایت، پروژه وام دریافت کرد و امروز ردیف چهار خانه شهری با افتخار در میان مسیرهای بتونی هنوز تازه، باغ های در حال پیشرفت و اتاق و عرشه مشترک ایستاده است.
مید می گوید: «توانایی معاشرت با هم واقعاً مهم بود. «این باعث شد ارزش وقت و زحمت را داشته باشد… ما می‌توانیم با افرادی که به آنها اهمیت می‌دهیم زندگی کنیم و فضایی داریم که بتوانیم آن ارتباطات را زنده نگه داریم. ما باید یک جامعه باشیم.»
این پروژه ها منعکس کننده بخت و اقبال جنبش همبستگی نیوزلند هستند. در کنار نمونه‌های تثبیت‌شده‌ای مانند ارث سونگ اوکلند، موفقیت‌های اخیر عبارتند از خیابان تویورا داندین، که مکان مدرسه سابق را تغییر کاربری می‌دهد، و پروژه دیگری در اوکلند، کوهاوس. اما طرح های برنامه ریزی شده در کمبریج و لیتلتون شکست خورده است.
Southcombe از جمله کسانی است که برای ایجاد راهنماهای منبع باز و الگوهای قانونی برای گروه های همجوار آینده تلاش می کند. حامیان هم‌نشینی همچنین از دولت خواسته‌اند که زمین‌های عمومی مازاد را برای خانه‌سازی جمعی اختصاص دهد و از افرادی که از موانع مالی، مالیاتی و موافقت‌های ساختمانی عبور می‌کنند، حمایت کند.
مید می‌گوید، چنین حرکاتی به «گسترش مجموعه» گروه‌هایی که می‌توانند پروژه‌های هم‌نشینی را انجام دهند، کمک می‌کند، از جمله آنها هاپو (خانواده‌های بومی) که به دنبال ایجاد توسعه‌های papakainga هستند – یک مدل سنتی مسکن چند نسلی.
نیوتن به نوبه خود می‌خواهد «مسائل اساسی» در صنعت ساخت‌وساز حل شود، از جمله چرخه‌های رونق و رکود آن و تقسیم ریسک نامتعادل که باعث می‌شود در صورت افزایش هزینه‌ها، مشتریان بیشتر بپردازند، اما توسعه‌دهندگان عواید پس‌انداز را به جیب می‌زنند. سازمان‌های دولتی نیز می‌توانند از کمک‌های توسعه برای پروژه‌های هم‌نشینی و ارائه سایر حمایت‌ها چشم‌پوشی کنند. او می‌گوید هر چیزی برای تشخیص این واقعیت که گروه‌های هم‌نشین افرادی هستند که «در تلاش برای انجام کاری متفاوت، با هزینه‌های شخصی و ریسک زیاد» هستند.

source

توسط artmisblog